نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
مختار احمدی برادر شهید:
نوید شاهد - مختار احمدی برادر شهید «محمدطالب احمدی» می‌گوید: هنگام تحصیل من و شهید محمد طالب یک کیف مشترک داشتیم و قرار بود یک روز کیف دست من باشد و یک روز دست او، اما همیشه بهانه‌ای می‌آورد تا کیف دست من باشد و خودش کتاب و وسایل مدرسه را بدون کیف حمل می‌کرد. در ادامه مصاحبه تصویری با خانواده شهید «محمدطالب احمدی» را مشاهده فرمایید.
کد خبر: ۵۲۰۲۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۴

همرزم شهید هاشم اعتمادی در خاطره ای می گوید: «هاشم آقا از خیلی جهات با ماها فرق داشت؛ متفاوت بود و کارهای عجیب و غریب می کرد، مثلا تو گرمای پنجاه درجه ی تابستان جزیره ی مجنون...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۲۰۱۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۴

برادر شهيد "هاشم شيخی" در خاطره ای می گوید: «تا یاد دارم، همیشه سرزنده و پرتحرک بود. توی کوچه و خانه شیطنت زیاد می کرد. یک روز پدرم از کوره در رفت و افتاد دنبالش...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۲۰۱۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۵

برادر شهید مجتبی شیخی در خاطره ای می گوید: «در حفظ وسایل بیت المال حساسیت زیادی داشت حتی از یک پیچ و مهره هم که ارزش چندانی نداشت ولی چون مربوط به بیت المال می شد در حفظ آن کوشا بود و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۲۰۱۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۴

خاطرات خودنوشت از شهید اختری
نوید شاهد - «ای پدرم! این دنیا برای من ارزشی ندارد. این دنیا پایین‌تر از ارزش انسان است. چون انسان جانشین خدا روی زمین است و نباید این دنیا برای ما هدف باشد. بدانید هرکس که در راه خدا جهاد نکند، خداوند جامه ذلت و زبونی به او می‌پوشاند.» نوید شاهد سمنان به مناسبت سیزده آبان، خاطرات خودنوشت دانش‌آموز شهید «علی اختری» را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۲۰۱۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۴

نوید شاهد - «آنقدر خندید و زبان ریخت و نازم را کشید که نتوانستم مانع شوم. رفت سراغ رفیقش پسر حاج آقا اختری که در خواب بهش گفته بود: تا ده روز دیگه می‌آی پیشم. ...» به مناسبت سیزده آبان، در دو بخش خاطرات ی از دانش‌آموز شهید «علی اختری» برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود. نوید شاهد سمنان توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب می‌کند.
کد خبر: ۵۲۰۱۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
نوید شاهد - پدر و مادر شهید "سید حسین میروهابی " در ثبت خاطرات شفاهی والدین شهدا از خاطرات یکدانه پسر شهیدش گفتند: «او عاشق سپاه بود و تمام مدت در جبهه ها بود. وقتی می خواستم تن پاک و معصومش را در مزار بگذاریم عین ماه زیبا شده بود. من مطمئنم که او در کمال معصومیت به خدا رسید.»
کد خبر: ۵۲۰۱۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
نوید شاهد - صدیقه غلامی مادر شهید دانش آموز «سعید مهری» می‌گوید: «به من توصیه می کرد؛ اگر من به جبهه رفتم و شهید شدم، شما زینب گونه رفتار کن. چرا که حضرت زینب(س) دید در صحرای کربلا امام حسین(ع) به همراه 72 تن از یارانش به شهادت رسیدند، اما شیون نکرد و شکر خدا را به جا آورد. شما هم مانند کوه استوار باش.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر شهید دانش آموز «سعید مهری» را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۲۰۰۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۲

خاطرات شفاهی؛
نوید شاهد - شهید «یونس امانی» بیستم مرداد ماه 59 در روستای زنجیرآباد شهرستان میاندوآب دیده به جهان گشود و سرانجام در سیزدهم دی ماه 96 حین بازرسی از منزل هواداران گروهک دموکرات به درجه رفیع شهادت نائل آمد. در ادامه فیلمی از گفتگو با مادر این شهید را می بینید.
کد خبر: ۵۲۰۰۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۲

خاطره ای از شهید "کاظم صادقپور"
نوید شاهد - خوب در خاطرم است لحظه آخر که می‌خواست از درب خانه خارج شود دوباره برگشت و با نگاه غریبی به تمام خانه نگاه کرد. گویا به او الهام شده بود که دیگر برگشتنی در کار نیست. ما هم تا سر جاده روستا دنبال او رفتیم صورتش را بوسیدم او رفت و شهید شد. در ادامه متن کامل این خاطره را می‌خوانید.
کد خبر: ۵۱۹۹۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۳

برگرفته از نامه‌های دانش‌آموزان به شهدا؛
نوید شاهد - «شهید عزیز! دوست دارم که مثل شمع بر مزار تو بسوزم، دوست دارم لاله باشم و بر مزارت برویم و برای همیشه در کنارت بمانم ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۹۹۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۲

نوید شاهد - مادر شهید "علیرضا حشیک" نقل می کنم: «پسرم بعد از هر نماز برای دیگران دعا می کرد و در آخر برای سعادتمندی خود دعا می‌کرد.»
کد خبر: ۵۱۹۹۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۲

نوید شاهد - مادر شهید "علیرضا تازیکه لاملنگ" نقل می‌کند: «پسرم معتقد بود مرگ پایان زندگی نیست و بعد از شهادتش به رستگاری و زندگی جاودانه دست پیدا خواهد کرد.» در ادامه متن کامل این خاطره را در نوید شاهد گلستان می‌خوانید.
کد خبر: ۵۱۹۹۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۲

 نوید شاهد - خواهر شهید "حسینعلی ممشلی" روایت می کند: «روزی که برادرم برای رفتن به جبهه اعزام می شد هوا بسیار بارانی بود. لحظه آخر رو به من نمود و گفت: هنگامی که من برمی گردم هوا بارانی است.» در ادامه متن کامل این خاطره را می خوانید.
کد خبر: ۵۱۹۹۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۱

روایت جانباز «عباس کیائی» در آستانه روز دانش آموز؛
نوید شاهد - جانباز «عباس کیائی» از راویان ایثار بنیاد شهید و امور ایثارگران استان البرز از دانش آموز شهید «عبدالله کیائی» روایت می کند: «خلاصه عاشق شده بود. بدون شک خداوند بنده پرور هم عاشق این پرندگان مهاجر می‌شود. خانواده وقتی اصرار این شهید را متوجه شدند و احساس کردند باتوجه به عشق و علاقه‌ای که در این نوجوان به‌وجود آمده است، هر لحظه ممکن است به هر نحوی که شده رفتن او را به منطقه جلوگیری کنند.»
کد خبر: ۵۱۹۹۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۱

مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس لرستان:
نوید شاهد- مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس لرستان، گفت: مادران و همسران شهدا خاطرات ی دارند که برخی از آن‌ها مانند افسانه است که باید با قلم هنرمندانه نویسندگان نوشته شده و در اختیار همگان قرار بگیرد.
کد خبر: ۵۱۹۹۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۱

حُرّ انقلاب قزوین:
نوید شاهد - شهید "طیب حاج‌رضایی"، حُرّ انقلاب قزوین اواخر سال ۱۳۴۱ و اوایل ۴۲، دچار تحول درونی شد که بارها دوستان و آشنایان از او شنیده بودند که گفته بود: «خدایا پاکم کن، خاکم کن.». امروز یازدهم آبان ماه سالروز شهادت حاج‌رضایی است که به همین مناسبت زندگی‌نامه و گزیده‌ای از خاطرات این شهید بزرگوار را مرور می‌کنیم.
کد خبر: ۵۱۹۸۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا قسمت (۳)
نوید شاهد _ مادر شهید "حسن امامی کردمحله" نقل می‌کند: «شهادت قسمت پسرم بود او همیشه آرزوی شهادت داشت.» در ادامه متن کامل این خاطره دیدنی را در نوید شاهد گلستان می‌بینید.
کد خبر: ۵۱۹۸۸۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۲

شهید «غلام‌رضا جلالیان» خطاب به همسرش:
نوید شاهد - خاطره‌ای از شهید «غلام‌رضا جلالیان» از زبان مادر و همسر شهید در سالروز شهادتش منتشر شد. شهید«جلالیان» رو به همسرش کرد و گفت: هم رزمم می‌شوی؟
کد خبر: ۵۱۹۸۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا قسمت 2
نوید شاهد - "ماندگار کنار شهری" مادر شهید "حسن مهاجر" نقل می‌کند: باردار بودم همسرم در حال شکستن هیزم‌هایی که از جنگل آورده بود. همان لحظه یک سید به دیدن ما آمد و به ما گفت: شما فرزندی به دنیا خواهی آورد که در سن هجده سالگی به شهادت می‌رسد." در ادامه فیلم این خاطره زیبا و دیدنی را در نوید شاهد گلستان مشاهده فرمایید.
کد خبر: ۵۱۹۸۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۱