نوید شاهد- صبح روز دوازدهم شهریور1360 در شحیطیه روزی دیگر و نبردی دیگر آغاز شد. عراقی ها از صبح زود شروع به ریختن آتش سنگین کردند. حدود ساعت06:00 صبح بود. آفتاب هنوز طلوع نکرده بود و خنکی نسیم دل نواز صبحگاهی هنوز در جانمان بود که صدای گلولۀ توپی را شنیدم.
کد خبر: ۴۸۵۷۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۷
نوید شاهد قزوین - «هر وقت شما به رهبر خود توهین کردید از من بخواهید که به رهبرم توهین کنم، این ابراز شجاعت، عصبانیت عراقیها را صد چندان کرد ...» ادامه این خاطره از آزاده سرافراز و جانباز "یوسف ترابی" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۵۷۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۷
نوید شاهد - برادر شهید "محمدعلی صداقتی" نقل میکند: «او را با دوستانش جلوی درِ مسجد دیدم. مشغول خداحافظی بودند. مرا که دیدند، سلام کردند. قدری صحبت کردیم. یکی یکی دست دادند و رفتند. گفتم: خوشحالم که دوستهات همه مذهبی هستن! گفت: ...» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه خاطرات ی از این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۴۸۵۷۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۷
نوید شاهد خراسان جنوبی مصاحبه باخانواده شهید "حبیب الله رضایی" را منتشر می کند. او روز سی ام شهریور سال۱۳۴۶ در روستای درح از توابع شهرستان سربیشه متولد و روز چهاردهم مرداد۱۳۶۲ در منطقه مهران به فیض شهادت نایل شد.
کد خبر: ۴۸۵۶۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۸
گفتگوی نوید شاهد با "محمد آقایی" آزاده و جانباز کرمانشاهی؛
نوید شاهد - "محمد آقایی" آزاده و جانباز کرمانشاهی در رابطه با روزهای سخت اسارت می گوید: «وقتی عراقی ها خبر فوت امام (ره) را دادند انگار یک غم بزرگ سراسر اردوگاه را گرفت. همه به سلولهای خود رفتند و شروع به گریه کردند. یک هفته تمام در غم مطلق از دست رفتن امام بودیم. روزهای سخت تازه بعد از شنیدن فوت امام برای اسراء شروع شده بود.»
کد خبر: ۴۸۵۵۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۶
نوید شاهد خراسان جنوبی خاطرات شهید "جواد ناظری" را منتشر می کند. وی روز بیست و هشتم شهریور سال 1345 در شهرستان فردوس متولد و روز هفدهم مرداد سال 1362 در جبهه مهران به فیض شهادت نایل شد.
کد خبر: ۴۸۵۵۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۷
نوید شاهد - روزهای اول آنقدر میزدند تا وقتی که خون از سر و صورت ما جاری میشد و دیگر نمیشد نماز را ادامه دهیم که حالا دیگر رهایمان میکردند. تصمیم گرفتیم که نماز جماعت شروع کنیم و گفتیم که یک قدم جلوتر از خواسته عراقی ها حرکت کنیم…
کد خبر: ۴۸۵۴۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۵
روایتی خواندنی از آزاده کرمانشاهی" ارسلان ساجدی سابق"؛
نوید شاهد- آزاده کرمانشاهی" ارسلان ساجدی سابق"می گوید:«در بیمارستان از رفتار بد نیروهای عراقی در امان نبودیم، بعضی از پرستاران نیز با بی توجهی خود، هیچ یک از اصول پزشکی را رعایت نمی کردند، پانسمان کردن های آنان به نوعی شکنجه کردن بود.»
کد خبر: ۴۸۵۴۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۵
نوید شاهد - همرزم شهید "حسین مجدی" میگوید: «شجاعت و سری نترس داشتن از دیگر خصوصیات بارز ایشان بود. شهید همت شیفته شجاعت و دلیری و تواضع حسین بود. شهید مجدی همواره به من میگفت: شهدای گمنام در واقع در خصوصیات والای خود گم هستند.»
نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، در سه بخش خاطرات ی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش سوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۵۴۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۵
نوید شاهد - همرزم شهید "حسین مجدی" نقل میکند: «برای آن که اسیر از بین نرود، سه روز تمام خود را به آب و آتش زدهبود. بیشتر راه را کولش کردهبود و خسته و گرسنه و تشنه قدم بر میداشت. به او گفتم: برای چی او را آوردی؟ گفت: من در شرایطی نزدیک و در تیررس دشمن بودم ...» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، در سه بخش خاطرات ی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۵۴۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۵
خاطرات آزاده «محمد حسین ضیاء الدینی»:
نوید شاهد – در خاطرات آزاده «محمد حسین ضیاء الدینی» آمده است: بعد از مدتی خبر دادند صدام دستور داده که اسرا را به کربلا ببرند، وقتی اسرا فهمیدند که آنها میخواهند از چنین کاری بهره برداری سیاسی بکنند، قبول نکردند.
کد خبر: ۴۸۵۳۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۵
همسر شهید "شهباز کوچک" در خاطره ای می گوید: «آن روز یکی از روزهای نوروز بود. حیاط را با آب و جارو شستم و زیراندازی در ایوان حیاط پهن کردم، ناگهان صدای در زدن به گوشم رسید...»[ متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۵۳۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۳
نوید شاهد خراسان جنوبی نقل خاطرات ی از شهید "جواد كاووسى" را منتشر می کند. او روز اول مردادماه 1347 در شهرستان فردوس متولد و روز هشتم مردادماه 1362 در ارتفاعات کله قندی جبهه مهران به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۸۵۳۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۳
نوید شاهد - مادر شهید "حسین مجدی" نقل میکند: «وقتی حسین به دنیا آمد، روی صورتش یک پوسته سفید مانند نقاب کشیده شدهبود و در هالهای از نور غرق بود. قابله او که زن بسیار مومنی بود، به من گفت: اسم این فرزندت را حسین بگذار!» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، در سه بخش خاطرات ی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۵۳۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۳
نوید شاهد - بسته کتاب «آزادگان» با عناوینی همچون «تا بوسه بر خاک وطن، تا ابد سربلند، اهتزاز در زنجیر و نهالهای برومند» منتشر میشود.
کد خبر: ۴۸۵۳۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۵
نوید شاهد - مادر شهید "کمال سودبخش" در خاطرهای میگوید: «فرزندم کمال برای پیروزی انقلاب اسلامی بسیار تلاش میکرد و با پخش اعلامیه و شرکت در تظاهرات خشم خود را به رژیم سفاک شاهنشاهی نشان می داد...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۵۲۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۲
نوید شاهد - مادر شهید "کمال سودبخش" در خاطره ای می گوید: «پس از شهادتش، پیکر کمال و هم رزمش سوخته و تکه تکه شده بود و اصلاً قابل شناسایی نبودند. وقتی آنها را به شیراز آوردند، دیگر از شناسایی آنها قطع امید کرده بودیم...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۵۲۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۳
نویسنده "ما و آنها" و "زورکی خندیدیم" در گفتگو با نوید شاهد هرمزگان:
نوید شاهد - "الهام اسلام پناه" فرزند جانباز دفاع مقدس، نویسنده چهار عنوان کتاب با موضوع دفاع مقدس و خاطرات آزادگان سرافراز معتقد است آزادگان، آموزگاران شجاعت، صبر، استقامت و پایداری هستند. آنها شاید هیچ توقعی از ما نداشته باشند ولی این وظیفه ما است که دلاوریها و شجاعت و شکیباییهای آنان را ارج نهیم و از آنان تقدیر کنیم. گفتگوی نوید شاهد هرمزگان با این نویسنده دفاع مقدس را بخوانید.
کد خبر: ۴۸۵۲۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۲
نوید شاهد - جشنواره داستان كوتاه و خاطرات دفاع مقدس به مناسبت چهلمين سالگرد دفاع مقدس در مازندران برگزار مى شود.
کد خبر: ۴۸۵۲۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۲
نوید شاهد - «بچههايی كه در عکس میبينيد دستهايشان در دست هم است، برادران واقعی بودند. در اين برنامه، علاوه بر اينكه در جمع، صيغه برادری خوانده میشد دوباره میآمدند در گوشه و كنار، با هم پيمان میبستند و میگفتند: شما را به خدا اگر شهيد شديد دست ما را هم بگيريد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات خواندنی شهید "مجید پیلهفروشها" است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۸۵۲۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۲