خاطراتی از شهید «احمد عبدالهی»؛
احمد گفت: « ما از روزي كه غواص شده ايم، بي حيا شده ايم.» با تعجب سوال كردم: « چرا؟» پاسخ داد: « من تا كنون در مقابل كسي لباس عوض نكردهام، حالا هم اگر به خاطر خدا نبود، اين كار را نمي كردم.»
کد خبر: ۴۴۶۴۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۲۲
در مواقعي که ما هدف رگبارها و خمپاره ها و بمباران ها قرار مي گيريم من به اين موضوع فکر مي کنم که زندگي بي ايمان چه ارزشي دارد که اين همه براي آن تلاش مي کنيم و تمام فکر و ذکرمان متوجه آن است . در آن موقع احساس مي کنم که همين حالا هدف رگبارها و چيزهاي ديگر قرار خواهيم گرفت و از بين مي روم و در همان مواقع به اين فکر مي افتم که من چه کار با ارزشي براي اسلام و مردم کرده ام .
کد خبر: ۴۴۶۳۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۷
«شهید سید محمدحسین محجوب»؛
روزی شهید سید محمدحسین محجوب، داخل حمام از حال میرود. علت بیهوش شدنش این بود که او با آن جثه نحیف و لاغرش، به افراد نیازمند جامعه، نُه بار خون اهدا کرده بود.
کد خبر: ۴۴۶۱۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۲۶
شهید «محمدرضا شمس آبادی»؛
خاطرهای از شهید «محمدرضا شمس آبادی»، بیان شده که نشان میدهد احترام به حقوق همسایه تا چه حد، برای او مهم بوده است.
کد خبر: ۴۴۶۱۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
خاطرهای از شهید میرقاسم میرحسینی؛
داشتن اخلاق متعالی، یکی از ویژگیهای اخلاقی شهدای دفاع مقدس است. خاطرهای نقل شده که این ویژگی را در وجود شهید «میرقاسم میرحسینی» نشان میدهد.
کد خبر: ۴۴۶۱۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
سال روز شهادت
متوجه شدم دست هایش تاول زده است و زیر تاول ها خون جمع شده است. هنگام آمدن به خانه تاول های دستش پاره شده و از دست هایش خون می آمد.
کد خبر: ۴۴۶۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
می گفت: امام خمینی گفتند؛ ای کاش من هم یک پاسدار بودم. من هم می خواهم به جبهه بروم. بهتر از این است که در خانه بمانم.
کد خبر: ۴۴۶۱۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
به مناسبت سالروز شهادت
یک بار نامه داده بود و برای مادرش نوشته بود، مادر جان دلم خیلی برای شما تنگ شده است. خیلی دوست دارم ببینمت اما نمی توانم. دلم می خواهد مقداری از موهای سرت را برای من بفرستی.
کد خبر: ۴۴۶۱۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
خاطرهای درباره «شهید نورالله کاظمیان»؛
رسیدگی به محرومان و همنوعان، سیره بارز شهدای دفاع مقدس بوده است. خاطرهای نقل شده که این ویژگی را در زندگی «شهید نورالله کاظمیان» نشان میدهد.
کد خبر: ۴۴۶۱۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۵
کد خبر: ۴۴۶۱۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۵
خاطراتی از شهید احمد امی
پیروزی، این کلمه ای است که مردم بعد از سالها استعمار و خفقان به آستانه آن رسیدند.
بعد از 2روز مبارزه سخت بین گارد جاویدان و سربازان نیروی هوایی که مردم به آنها کمک می کردند بسیاری از سربازان و مقامات ارتش به مردم پیوستند و چند پادگان و پاسگاه پلیس به دست مردم افتاد .
کد خبر: ۴۴۶۱۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
سردار یزدانی در توابع بجنورد به دنیا آمد و به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و در نهایت در سر آباد به مقام شهادت نایل گردید .
کد خبر: ۴۴۶۰۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۵
محسن امیدی بعد از پیوستن به این یگان در بیشتر عملیات هایی که توسط نیروهای ایران انجام می شد حضور مستقیم داشت و مدت مدیدی را در جبهههای جنگ گذراند. تنها علاقه دنیایی اش حضور در سرزمین وحی و حرم نبوی بود. در فرصتی توانست به این آرزویش برسد و حاجی شود.
کد خبر: ۴۴۶۰۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۹
خاطرات جانباز اکبر عکافیان
فریاد در نیزار: این کتاب توسط انتشارات دارخویین با تیراژ 3000نسخه در سال 1397 به چاپ رسیدهاست.نویسنده متاب سید علی بنی لوحی میباشد.کتاب شامل خاطرات جانباز 8 سال دفاع مقدس وجنگ تحمیلی اکبر عکافیان فروشانی میباشد وبازگویی رشادتها وایثارگریهای صحنه جنگ توسط شهدا وجانبازان واز جمله خود جانباز میباشد.
کد خبر: ۴۴۶۰۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۴
نشستيم و در مورد شرايط عقد و ازدواج و مهريه و خريد صحبت کرديم . ناگهان چشممان به آقا داماد افتاد . بدون توجه به همهي اين حرف ها مقابل تلويزيون نشسته بود و به سخنان حضرت امام (ره) گوش سـپرده بود و با صداي بلند گريه ميکرد .
کد خبر: ۴۴۶۰۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۲
با ترجمه کتاب شهید «حاج حسین همدانی»
کتاب «مهتاب خیّن» روایت دست اولی از نبردهای سردار بسیجی «شهید حسین همدانی» است. این کتاب، توسط «مسعود اسعدی» با عنوان «ضوء قمرخیّن» به زبان عربی ترجمه شده است.
کد خبر: ۴۴۶۰۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۵
خاطرات;
شهید محمد جواد اجرائی در سال 1348 در جم دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا دوم دبیرستان ادامه داد و بعد عازم جبهه جنگ شد و سرانجام در 65/10/21 در عملیات کربلای پنج و در منطقه شلمچه به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۴۵۹۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۵
گردآورنده: سرکار خانم محبوبه حاجیان نژاد
به نوروز گفتم: نوروز تو با آرپی جی بزن تا از پشت گرد و خاک و دود خودمون رو به عقب برسونیم.
او بلند شد و یک آرپی جی زد. ما به حالت نیم خیز خود را به عقب رساندیم.
وقتی سرم را برگرداندم، گلوله قناسه دشمن روی پیشانی نوروز نشسته بود.
کد خبر: ۴۴۵۹۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۱
سعی کنید پدر و مادرتان از شما راضی باشند، به اسلام و انقلاب خدمت کنید و امام خمینی «ره» را در راه به ثمر رساندن این انقلاب یاری کنید .
کد خبر: ۴۴۵۹۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۱
کتاب «آوای ساغر»، خاطرات ساغر کریمی از ایثارگران دوران دفاع مقدس است که به قلم پروین کاشانیزاده روایت میشود.
کد خبر: ۴۴۵۹۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۱