قسمت دوم خاطرات شهید «میر قربان مطهریمنش»
همرزم شهید «میر قربان مطهریمنش» نقل میکند: «گفتم: برادر قیافهات آشناست! از کجا آمدی؟ لبخند دلنشینی زد و گفت: از دامغان. گفتم: پاسداری؟ گفت: پاسدار افتخاری! گفتم: برای چی به جبهه آمدی؟ با تعجب نگاهم کرد و گفت: اگه ما نیایم جبهه، جبهه میآد پیش ما!»
کد خبر: ۵۷۸۱۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۵
قسمت نخست خاطرات شهید «میر قربان مطهریمنش»
همسر شهید «میر قربان مطهریمنش» نقل میکند: «به نیت نماز جمعه به طرف مسجد جامع راه افتادیم. تمام راه زیر لب زمزمه کرد که: دوست دارم همچو علیاکبر(ع) بمیرم! دوست دارم در دل سنگر بمیرم!»
کد خبر: ۵۷۸۰۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۴
فیلم؛
14 سال از انفجار پادگان امام علی در بیستم مهرماه ۱۳۸۹ و شهادت 18 جوان نخبه لرستان که در صنعت موکشی مشغول کار بودند داغ بزرگی بر دوش مردمان لرستان بود. حالا رزق شهید است که لرستان را در سالگرد شهدای دهه کرامت متبرک میکند.
کد خبر: ۵۷۷۸۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۰
قسمت سوم خاطرات شهید «حسین حمزه»
خواهر شهید «حسین حمزه» نقل میکند: «برادرم همیشه به فکر رزمندگان و سربازان جبههها بود. میگفت: کاش همیشه حرمت خون شهیدان اسلام را نگه داریم، چون اگر این شهیدان نبودند، اسلام هم نبود.»
کد خبر: ۵۷۷۶۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۷
قسمت دوم خاطرات شهید «حسین حمزه»
پدر شهید «حسین حمزه» نقل میکند: «بعد از شهادت حسین، فرماندهاش برای تسلیت به خانه ما آمد و گفت: شصت نفر سرباز زیر دست من آموزش میدیدند. این شهید با همه آنها فرق میکرد؛ ایمان و اخلاق و رفتارش زبانزد همه بود.»
کد خبر: ۵۷۷۵۷۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۶
قسمت نخست خاطرات شهید «حسین حمزه»
مادر شهید «حسین حمزه» نقل میکند: «سراسیمه به سمت حیاط دویدم و شاهد دست و پا زدن حسین در میان حوض پرآب و عمیق شدم. به طور معجزه آسا او را از آب گرفتم؛ درحالی که امیدی به زنده ماندنش نداشتم. به پنج تن آل عبا(ع) متوسل شدم. خدا کمک کرد و همهچیز به خیر گذشت.»
کد خبر: ۵۷۷۴۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۴
دوست شهید «علی غریببلوک» نقل میکند: «علی آمد و ردش کردم. سنش نمیخورد. رفت و با پدرش آمد. پدرش گفت: ما تمام هستی خودمون رو برای اسلام گذاشتیم. با اخلاص هم هرچی داریم تقدیم میکنیم. پسر ما نیاز به رضایتنامه نداره!»
کد خبر: ۵۷۷۲۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۰
دوست شهید «علیاکبر صادقی» نقل میکند: «وقتی مشتری جر و بحث میکرد او را راضی میکرد. میگفت: بین حق داشتن و مهربان بودن، مهربانی را انتخاب کن!»
کد خبر: ۵۷۷۱۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۹
قسمت دوم خاطرات شهید «عبدالحمید نصیری»
همرزم شهید «عبدالحمید نصیری» نقل میکند: «زخم پایش عمیق بود. سرم را نزدیک صورتش بردم. آهسته پرسیدم: «چطور هستی؟ میتونی مقاومت کنی؟ عبدالحمید با وجود درد زخم آرپیجی روی پا و پشت داشت، اذان میگفت. لحن زیبا و صوت دلنشین اللهاکبرش وجودم را آرام کرد.»
کد خبر: ۵۷۶۱۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۹
فرزند شهید «حسینعلی قوسی» نقل میکند: «قبل از رفتن دست من را گرفت، داخل راهرو برد و گفت: اصغرجان! اینبار که من برم شهید میشم و دیگه برنمیگردم! باید مثل یک مرد سرپرست خانواده بشی! ازت میخوام وصیتنامه من رو در فردوسرضا برای مردم بخوانی و به اون عمل کنی!»
کد خبر: ۵۷۵۹۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۸
قسمت نخست خاطرات شهید «عبدالحمید نصیری»
برادر شهید «عبدالحمید نصیری» نقل میکند: «عزیز دردانه مادر بود. از تصمیمش برایمان حرف زد. خندهمان گرفت. یک کمی هم جا خوردیم. گفتم: عبدالحمید! تو نمیگذاری مامان تنهایی بره مسافرت. حالا خودت داری میری جبهه؟»
کد خبر: ۵۷۵۹۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۸
دوست شهید «عباس محوبیدختی» نقل میکند: «هر موقع شهیدی میآوردند، او برای دیدنشان میرفت. کفن را کنار میزد، خودش را روی تابوت خم میکرد و صورت شهدا را میبوسید. ما هم به تبع او این کار را میکردیم.»
کد خبر: ۵۷۵۴۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۰
قسمت دوم خاطرات شهید «ابوالقاسم جابرزاده»
فرزند شهید «ابوالقاسم جابرزاده» نقل میکند: «پدر بارها از طرف منافقان تهدید شده بود. آنها چندین بار به منزلمان تلفن زدند و میگفتند: اگر دست از امام و انقلاب برنداری، تو را خواهیم کشت اما پدر مصممتر از قبل به فعالیتهای انقلابیاش میپرداخت.»
کد خبر: ۵۷۵۳۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۰
قسمت نخست خاطرات شهید «ابوالقاسم جابرزاده»
همسر شهید «ابوالقاسم جابرزاده» نقل میکند: «زمان جنگ، تعدادی از مردم مناطق جنگزده، شهر و خانههایشان را ترک کرده و آواره شهرهای امن کشور شده بودند. قاسم که همیشه در کار خیر پیشتاز بود، کارتهایی را درست کرد و به جنگ زدهها داد و گفت: هرکدام از آنها آمدند، برایشان نیمبها حساب کنید.»
کد خبر: ۵۷۵۳۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۸
پدر شهید «عسگر صبوری» نقل میکند: «در امانتداری زبانزد بود. همسایهها که به مسافرت میرفتند، خانهشان را به او میسپردند تا از سفر برگردند، او در خانه آنها میخوابید و مراقبت میکرد.»
کد خبر: ۵۷۴۹۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۰
گزارش تصویری/
مراسم عزاداری دهه آخر ماه صفر مصادف با پنجشنبه 8 شهریور ۱۴۰۳ همراه با سخنرانی حجت الاسلام علیاصغر هاشمپور و با نوای کربلایی فرشید پورسعادت، با حضور خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران و آحاد مردم در گلزار ملکوتی شهدای بندرعباس برگزار شد.
کد خبر: ۵۷۴۹۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۰
مراسم سوگواری ایام پایانی ماه صفر به مدت پانزده شب در مهدیه اعظم سمنان برگزار میگردد.
کد خبر: ۵۷۴۴۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۳۱
قسمت نخست خاطرات شهید «محسن ناظمیان»
برادر شهید «محسن ناظمیان» نقل میکند: «محسن کاسه را جلوی پیرمرد نگه داشت. گفت: خیالتون راحت! دیگه نمیذارم کسی اذیتتون کنه. کاسه هنوز در دست محسن مانده بود. کاسه چشم پیرمرد پر از آب شده بود. معلوم نبود گریهاش از درد بود یا شوق یافتن پناهگاهی تازه.»
کد خبر: ۵۷۴۳۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۳۰
پدر شهید «محمد سلطانحسینی» نقل میکند: «تظاهرات پشت تظاهرات برگزار میشد. وقتی وسایل حمام را برمیداشت، پدر میدانست که میخواهد بیرون برود. گفت: چه خبره هر صبح حموم میکنی؟ محمد گفت: تظاهراته، ممکنه هر لحظه تیر بخوریم، پس غسل شهادت لازمه.»
کد خبر: ۵۷۴۳۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۹
به مناسبت سالروز شهادت شهید «حسین فوادیان»، تصاویر این شهید گرانقدر برای علاقهمندان منتشر میشود.
کد خبر: ۵۷۴۳۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۹