نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - لحظه
همان شب که به جبهه رفت به خوابم آمد. لبخند میزد و با شادی گفت ....
کد خبر: ۴۳۵۹۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۸

محمدعلی ،پدر ، برادران و خواهران خود را در یک سانحه ی رانندگی از دست داده بود و در دنیا فقط مرا داشت و مادرش را...
کد خبر: ۴۳۵۸۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۷

قبل از شروع مراسم عقد، علی آقا رو به من کرد و گفت : شنيده ام عروس در مراسم عقدش هر چه از خداوند بخواهد اجابت آن حتمی است ، نگاهش کردم و پرسیدم...
کد خبر: ۴۳۵۷۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۷

آخرین باری که حمید مرخصی گرفت و به منزل آمد، بیشتر در مورد شهادت صحبت میکرد و اینکه ما باید صبر داشته باشیم...
کد خبر: ۴۳۵۶۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۴

وقتی حسن برای آخرین بار میخواست به جبهه برود ، نورانیت یک شهید را در چهره اش میدیدیم. او مظلومانه به من و مادرم که او را بدرقه می کردیم نگاه می کرد.
کد خبر: ۴۳۵۶۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۴

آخرین باری که محمدرضا میخواست به جبهه اعزام شود ، رو به مادرش کرد و گفت: مادر چرا قرآن و آب و آینه نمی آوری؟
کد خبر: ۴۳۵۵۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۳

آخرین باری که محمد به مرخصی آمد ، 24 ساعت بیشتر مرخصی نگرفته بود . صبح روز بعد که می خواست به جبهه برود...
کد خبر: ۴۳۵۵۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۳

محمدرضا شب که به خانه می رسید به قدری خسته بود که نهایت نداشت. بارها به من میگفت: مادر سعی کن یک مقدار به خودت بیشتر فکر کنی و خودت را تزکیه کنی...
کد خبر: ۴۳۵۵۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۳

محسن در روز 22 بهمن سال 63 که از دزفول قصد عزیمت به جبهه کرد و به خواهر خردسال خود اعظم گفت ....
کد خبر: ۴۳۵۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۲

علی اصغر در مدت 4 ماهی که در جبهه بود فقط یک بار به مرخصی آمد ولی احساس کردم اصلا آن آدم قبلی نیست و خیلی عوض شده است...
کد خبر: ۴۳۵۴۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۲

همسنگری هایش می گفتند اصغر در روزهای آخر منتهی به شهادتش خیلی عوض شده بود کارهای ما را انجام میداد بجای ما نگهبانی میداد...
کد خبر: ۴۳۵۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۲

کتاب لحظه هاي آسماني نوشته دكتر غلامعلي رجايي از انتشارات نشر شاهد به مساله كرامات و و امور ماورايي كه از جانب شهدا براي انسانهاي زميني مشهود شده پرداخته است. 20 خاطره کوتاه برگرفته از این کتاب با عناوین به احترام مادر، بی خود از خویش، نغمه کوثر، دو نیمه سیب، به طراوت بهار،رویای شهادت و ... را اینجا بخوانید.
کد خبر: ۴۳۳۶۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۲

مگر مسلمان بودن و حجاب داشتن جرم است که باید اینطوری مورد توهین اینها قرار بگیرم؟...
کد خبر: ۴۳۳۱۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۲۷

در خواب دو تابوت را میبیند که از جلوی او رد می شوند. می پرسد: این دوتابوت مربوط به چه کسانی است؟ پاسخ می شنود: تابوت دوم مربوط به فرزند شهید تو است!
کد خبر: ۴۳۳۱۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۲۶

علی درشب قبل ازعملیات کربلای 5 تصمیم گرفت به نزد پدرش که او هم درجبهه بود و در سال 1387 دراثر آسیب هایی که در جنگ از مواد شیمیایی دید به رحمت حق پیوست برود و در همانجا نزد او بخوابد...
کد خبر: ۴۳۳۰۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۲۵

محمدرضا گوشه اتاق ساکت نشسته بود.نگاهش کردم؛ انگار داشت به چیزی فکر م یکرد. رو به من کرد و گفت...
کد خبر: ۴۳۲۹۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۲۴

یک شب قبل از عملیات «والفجر »4 بود. در یکی از خانه های سازمانی پادگان «الله اکبر » اسلام آباد بودیم. به خانه که آمد، کاغذی را به من نشان داد...
کد خبر: ۴۳۲۸۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۲۳

بعد از کش و قوس های فراوان شهرداری قم خانه پدری ما را تملک کرد. البته چگونه و به چه قیمتی و با چه ظلمی که در حق ما روا داشت، بماند...
کد خبر: ۴۳۲۶۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۲۰

من از قبل انگار به دلم الهام شده بود که حبیب الله شهید می شود. بار آخری که به جبهه می رفت، وصیتنامه اش را به دستم داد. من نگرفتم و ناراحت شدم، خواست آن را به مادرش بدهد...
کد خبر: ۴۳۲۵۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۹

خیلی وقت بود منتظر نامه علی اکبر بودیم. دلواپسی امانمان را بریده بود تا اینکه یکی از بستگان از منطقه تلفن زد و گفت: علی اکبر شهید شده است و ۹ روز قبل جنازه اش را به مشهد فرستاده اند. چرا نمی روید آن را تحویل بگیرید؟...
کد خبر: ۴۳۲۳۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۷