خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 21
پنجشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۳۶
پس از گذشت هفت روز از اسارتمان، یک شب ما را به سلولهای دیگری واقع در پادگان نظامی الرشید بغداد بردند. در آنجا نیز از ابتدایی ترین امکانات از قبیل آب کافی، کفش ، لباس و غذا محروم بودیم.خصوصا آب که در آن هوای گرم بسیار حیاتی بود و ما حتی به اندازه رفع تشنگی هم در اختیار نداشتیم تا چه رسد به اینکه وضو بگیریم و یا غسل کنیم.
تطبیق با توحش؛روایت آزاده محمد صادق رهنمایی


نویدشاهد: اسرا، روزگار ظلمانی دوران اسارت را تنها با یاد خدا سپری کردند و حضور آرام‌بخش او را زیر شکنجه بعثیان لمس کردند.  خیلی از آزادگان معتقدند که نماز در بازداشتگاه های مخوف بعثی های عراق تنها ستون رو به آسمانی بود که اسرای نجیب و مؤمن به آن تکیه می کردند. گزیده ای از خاطرات دوران اسارت از زبان آزادگان با موضوع «نماز در اسارت» برگرفته از کتابی با همین نام را در قالب روایت های مختلف در نوید شاهد بخوانید:

پس از گذشت هفت روز از اسارتمان، یک شب ما را به سلولهای دیگری واقع در پادگان نظامی الرشید بغداد بردند. در آنجا نیز از ابتدایی ترین امکانات از قبیل آب کافی، کفش ، لباس و غذا محروم بودیم.خصوصا آب که در آن هوای گرم بسیار حیاتی بود و ما حتی به اندازه رفع تشنگی هم در اختیار نداشتیم تا چه رسد به اینکه وضو بگیریم و یا غسل کنیم. با پای برهنه به توالت می رفتیم و مجبور بودیم با همان پای آلوده به سلول برگریم. این مسائل از لحاظ روحی نیز مشکلاتی را برای ما فراهم می کرد تا اینکه به تدریج با خشونت عراقیها خو گرفتیم.

منبع: کتاب نماز در اسارت (خاطرات آزادگان ایرانی درباره نماز از اردوگاههای عراق)، اکرم ارجح و فریده هادیان، نشر سوره مهر


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده