زندگينامه سرباز شهيد ايرج اميرخانلو
سهشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۱۴
شهادت: 17/ مرداد/ 1363؛ شهيد ايرج اميرخانلو فرزند شعبانعلى در تاريخ 12 بهمن ماه سال 1340 در خانواده اى كم درآمد و مذهبى ديده به جهان گشود
نويد شاهد مازندران ، شهيد ايرج اميرخانلو فرزند شعبانعلى در تاريخ 12 بهمن ماه سال 1340 در خانواده اى كم درآمد و مذهبى ديده به جهان گشود و از همان اوايل طفوليت با سختى و مرارت بسيار زياد در خانواده بزرگ شد و جهت كسب علم و دانش به مدرسه ابتدايى و بعد به راهنمايى و سپس به دبيرستان راه يافت و تا سال سوم دبيرستان درس را ادامه داد و ترك تحصيل كرد.
شهيد فردى صبور و شجاع و مهربان بود كه در بين دوستان و همكلاسيها زبانزد همه بود و هيچكس از اهل محل پير و جوان و مربيان مدارس از او كوچكترين گله اى نداشتند. او بيزار از ستم و ستمگرى و متنفر از خاندان پهلوى و عمالش بود. شهيد عاشق رانندگى بود و همين علاقه موجب شد كه جهت دريافت گواهينامه رانندگى ثبت نام نمايد و موفق به اخذ گواهينامه رانندگى شود. شهيد اهميتى به مال دنيا نمى داد و در بدترين شرايط خانواده از آنها تقاضاى پول تو جيبى و لباس نمى كرد و با كارگرى خرج روزمره خود را به دست مى آورد و كمك بزرگى براى خانواده بود. هميشه به بزرگتر از خود حتى كوچكتر از خود احترام مى گذاشت و براى پدر و مادر و اهل خانواده احترام خاصى قائل بود و مدام مى گفت كه كارى كنيد كه مردم و خدا از شما راضى باشند، اهل كينه و كينه توزى نبود.
دوستان و خانواده را در برابر سختيها به صبر و شكيبايى دعوت مى كرد و مى گفت به خداى بزرگ توكل كنيد كه مشكلى نيست.
روزى آمد گفت من مى خواهم به خدمت سربازى بروم و آنجا يك ماشين تحويل بگيرم و در جبهه مقابل دشمنان آب و خاك و اسلام بايستم تا كمترين خدمتى به رهبر و مردم و انقلاب بنمايم. و از دست آوردهاى انقلاب دفاع كنم به همين خاطر جهت آموزش نظام به بيرجند رفت و از آنجا به كردستان اعزام شد و سه ماه و اندى به علت نداشتن پول به مرخصى نيامد و تقاضاى پول از خانواده نكرد. سرانجام اهل خانواده همراه نامه پولى برايش مى فرستند و او در طول يك سال خدمت دو مرحله به مرخصى آمد و در آخرين مرحله مرخصى اش به مادرش گفت مادر ناراحت نباش جنگ است شايد اين بار آخر باشد كه همديگر را مى بينيم و اين حرف را به تمام دوستان و اهل خانواده گفت بعد از آخرين مرخصى مدت سه ماه گذشت و سرانجام 17 مرداد 1363 در كمين به دست دشمنان قسم خورده انقلاب و گروهك داخلى كومله همراه هم رزمان و فرمانده اش در جاده سردشت مهاباد شربت شهادت را نوشيدند و به نداى حق لبيك گفت تا درس عبرتى براى ما و ديگران باشد.
مركز اسناد بنياد شهيد و امورايثارگران
نظر شما