زندگینامه شهید مهدی امیرخانلو
پنجشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۳۶
شهادت: 27/ مهر/ 1361(موسیان)؛ شهید مهدی امیرخانلو فرزند رمضان در سال 1340 در خانواده ای متوسط (از لحاظ اقتصادی) در شهر مبارز گلوگاه پا به عرصه وجود نهاد
نوید شاهد مازندران؛ شهید مهدی امیرخانلو فرزند رمضان در سال 1340 در خانواده ای متوسط (از لحاظ اقتصادی) در شهر مبارز گلوگاه پا به عرصه وجود نهاد. از همان زمان کودکی و طفولیت زندگی سخت و پر مشقتی را در کنار پدر زحمتکش و با ایمان و مادری فداکار گذراند.
شهید امیر خانلو در همان دوران فقر و استبداد که دامن تمامی مردم ایران را گرفته بود کم کم بزرگ شد. وقتی که به سن هفت سالگی رسید خانواده اش ایشان را به مدرسه فرستادند. تازه پا به کلاس دوم گذاشته بود که بر اثر وضعیت مالی و مشکلاتی که دامن گیر خانواده آنان شده بود ترک تحصیل کرده بود، چون خانواده او از حداقل امکانات رفاهی زندگی محروم بودن سعی می کرد همیشه با پدر خود همکاری نماید تا بتواند شمه ای از مشکلات زندگی را حل نماید. او در هنگام نوجوانی همانند خانواده خود زحمت ها و زجرهای فراوان کشید و سختی های بسیاری را تحمل نمود. او هرگز آسایش را در جسم خود و احساس خوشحالی را در روح خود ندیده. همیشه کار می کرد و زحمت میکشید، شب و روز در کنار پدرش به خانواده خود کمک می کرد تا اینکه توانستند آن زندگی سخت و پر مشقت را به یک زندگی تقریبا بهتری تبدیل نمایند.
شهید مهدی، جوانی خوشرو و خوب رو بود. از جسم او محبت میبارید و از چشمان او اخوت می بارید. در سال 57 بود که آتش انقلاب از هر طرف شروع به زبانه کشیدن کرد و کاخ ستمگران را می سوزاند و به پیش می رفت تا بازمانده رژیم را که سالیان سال بر همین مردم فرمان روایی کرده بودند نابود سازد، چرا که ظلم هایی که از آنان بر همین مردم رفته بود در تاریخ بشریت و در تارخ اسلام بی سابقه بود ولی چه کسانی این انقلاب اسلامی را به پیش می بردند و چرخ های عظیم این انقلاب را به حرکت در می آوردند؟ آری همین جوانان و نوجوانان و زنان و پیر مردان بودند که با تکه بر خدا و نیروی ایمان و با سلاح الله اکبر و با ندای حق به پیش می تاختند. تا پوزه کاخ نشینان را به زمین زنند و آنان را از هستی ساقط کند. آری شهید امیر خانلو یکی از همین نوجوانانی بود که در انقلاب اسلامی ایران شرکت می کرد. چرا که او هم مثل تمامی ملت ایران می خواست تا ریشه ظلم از کشور برچیده شود و دوباره چراغ اسلام در کشور ایران روشن شود. در سال 57 بود که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید و ملت بزرگ ایران بعد از چندین سال برای اولین بار مفهوم استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی را چشیدند. در سال 59 بود که دست شیطان بزرگ امریکا از آستین صدام بیرون آمد و آتش و کینه و جنگ را تحمیل انقلاب اسلامی کرد. در همان روزها بود که بیشتر شهرها و روستا های ما مورد حملات وحشیانه رژیم عراق قرار می گرفت و ارتش مزدور عراق هر روز خاک ما را اشغال می کرد که شهید مهدی به خدمت سربازی اعزام شدند. یکی از آرزوهای شهید رفتن به خدمت سربازی بود تا بتواند دین خود را هر چه بیشتر به اسلام و مسلمین ادا نماید. رفتن او به خدمت سربازی در همان هنگام جنگ برای او تولد دوباره بود. او همیشه آرزو می کرد که یک روزی آنها را به جنگ اعزام نمایند. و سرانجام او به جبهه جنگ حق علیه باطل شتافت و شهید بیشتر اوقات داوطلبانه به خط مقدم اعزام می شد و به همین دلیل او یک سرباز جنگنده معروف شده بود. اکثر اوقات که برای دیدن خانواده خود به گلوگاه می آمد با شهادت دوستان خود مواجه می شد که به همین دلیل بود که همیشه می گفت دیگر شهر گلوگاه برای من آن شور و شوق قبلی را ندارد و بهترین دوستان ما یکی پس از دیگری به شهادت می رسیدند ولی ما هنوز مانده ایم. تا اینکه قبل از رفتن دوباره اش به خط مقدم گفت که من دیگر هرگز به گلوگاه بر نمی گردم. 5 ماه از رفتن شهید می گذشت که در تاریخ 27 مهر ماه 1361 در همان منطقه موسیان به روی مین رفت و شربت شهادت را نوشید.
تاریخ تولد:1340(گلوگاه)
تاریخ شهادت:27/مهر/1361(موسیان)
مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران/
نظر شما