اين انقلاب درختى است كه جوانهى آن بايد با خون ما بِرويَد
يکشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۳۴
وصيت نامه شهيد صالح نجف زاده (اسدى) فرزند محمدعلى متولد 1345 در روستاى گاوان آهنگر قائمشهر مى باشد. ايشان در تاريخ 12 خرداد 1365 در بلندى هاى قلاويزان – مهران به شهادت رسيد.
نويد شاهد مازندران
بسمالله الرّحمن الرّحيم
« وَ قاتِلُوهُمْ حَتّي لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونُ الدّينُ لِلهِ »
« و با كافران جهاد كنيد تا فتنه و فساد از روى زمين بر طرف شود و همه را آيين دين خدا باشد.»
اينجانب بندهى حقير خدا ( صالح نجف زاده ) با ايمان راسخ به خداوند يكتا و پيامبرانش از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم النّبيّين محمّد مصطفى(ص) و قرآن مجيد و أئمّهى معصومين از حضرت على(ع) تا حضرت مهدى(عج) و با درود و سلام بر مهدى موعود امام منتظر ولى الله فى الارض، منجى عالم بشريّت، بر پا دارنده حقّ و عدالت و يگانه پرچمدار صلح و امنيّت حضرت حجّت بن الحسن عسكرى(عج) روحى و ارواح العالمين له الفداء و نايب برحقّش ولى امر مسلمين مرجع عظيم الشّأن جهان اسلام، پيشواى محرومين و مستضعفان جهان، بنيانگذار جمهورى اسلامى، ايران حضرت آيتالله العظمى امام خمينى، دامت تأييداته، كه رهبرى هاى پيامبرگونه و فريادهاى على وارش، خاطرهى خون رنگ نخستين قرن خونين اسلام را يكبار ديگر احيا نمود و سلام آتشين بر ارواح طيّبهى شهداى به خون خفته جهان اسلام به خصوص شهداى جنگ تحميلى عراق عليه ايران و خانوادهى معظّم شهدا، مفقودين و اسرا، معلولين و رزمندگان پرستيز اسلام كه مردانه مى جنگند و عاشقانه به شهادت مىرسند؛ متن زير را به عنوان وصيّت نامه به عزيزانم تقديم مىنمايم:
اى امّت حزبالله و شهيدپرور، اين بندهى حقير خدا، زبانم گويا نيست كه سخن بگويد و دستم توانايى آن را ندارد تا بتواند براى شما ملّت عزيز و شريف چيزى بنويسد. امّا در اين موقعيّت انقلاب، وظيفهى شرعى خودم دانستم تا نكاتى را به عرض برسانم و آن اينكه اگر به آيه ذكر شده يعنى
« وَ قاتِلُوهُمْ حَتّي لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونُ الدّينُ لِلهِ » و سخن رهبر عظيم الشّأن كه فرمودند: « مسأله اصلى ما جنگ است » و يا « جنگ از اهمّ واجبات است» توجّه نماييم، بر ما فرض و واجب خواهد شد. اى پيروان راستين اسلام و قرآن!
و اى امّت حزبالله! كه به نداى امام عزيزمان كه نداى مظلوميّت امام حسين(ع) در زمان ماست، لبّيك گفته و به جنگ دشمنان قسم خوردهى اسلام؛ يعنى، آمريكا و شوروى دست نشانده و نوكرانشان؛ يعنى، صدّام و امثال او رفته تا بتوانيم انشاءالله تعالى، هر چه سريعترظهور حضرت مهدى(عج) را فراهم آوريم و خداى نخواسته فريب شيطان و شيطان صفتهاى مكّار و آدمهاى ناباب را نخوريد و جبههها را پركنيد و گرنه با سستى و تنبلى، خطر عظيمى متوجّه انقلاب خواهد شد و فرصت طلبان بدانند كه ارج و منزلتى ديگر در ميان امّت حزبالله نخواهند داشت. چنان كه از يتيم شهيدى سؤال مى نمايند كه نامت چيست؟ در جواب،
مى فرمايند: « مرگ بر آمريكا » اين اسلام است كه چنين فرزندى را تحويل جامعه داده است كه قبل از اسمشان نابودى استكبار جهانى را از خداوند منّان خواهان و خواستارند. اگر با جانتان نمى توانيد لااقل با مالتان كمك كنيد.
« اَلَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَاللهِ وَ اُولئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ »
( كسانى كه به خداى بزرگ ايمان آوردهاند و به سوى خدا هجرت كردهاند. « از همهى پليدى ها جدا شدند و نيز براى دفاع از مكتب توحيد از خانه و وطن خود دور شدند» و با مال و دارايى شان جهاد كردند و در راه خدا انفاق كردند و نيز با جان خود در راه خدا جهاد نمودند و در مبارزه و نبرد با دشمنان اسلام، جانشان را در خطر يا خونشان را در شهادت ايثار كردند، اين چنين انسانهايى نزد خداوند، مقام و درجات عظيمى كسب كردند و آنان بدون شك رستگار و پيروزند.) و اين مطلب را بخودتان بقبولانيد كه آنچه امام و رهبر انقلاب مى فرمايند يا مسؤولين پيام مىدهند و يا شهدا وصيّت مى نمايند، براى نفع شخصى نبوده و نيست، بلكه براى حفظ آيين اسلام و براى نجات و رهايى مستضعفان جهان سخن مى گويند و نصيحت مى نمايند. و در بعد سفارش من به امّت در خطّ امام اين است كه بطور حتم خودتان و فرزندان تان در بسيج گروه مقاومت محلّ، شركت نمايند كه همين شركت نمودن شما، باعث سرشكستگى و در نهايت نابودى كوردلان و عروسكهاى كوكى شرق و غرب خواهد شد.
و تو اى همسرم! نماز و روزه را كه پايههاى دين هستند فراموش مكن و تمام پيامهاى الهى كه توسّط حضرت امام صادر مىشود، زينب گونه مطيع باش و اوامر امام بزرگوار را اجرا كن، زيرا اين امام بود كه راه و رسم زندگى كردن الهى را به ما آموخت و اين را بدان كه، هرچند زندگى شيرين و خوب باشد، به خوبى دين خدا نمى رسد و ما هر چه داريم از دين و قرآن و خداست. همسرم! بعد از شهادتم ذكر خدا را فراموش مكن و ادامه دهندهى راهم باش. ما مى رويم تا راه كربلا را باز كنيم و اسلام و انقلاب اسلامى را به تمامى كشورهاى جهان صادر كنيم. باز سفارش مى كنم كه، نماز را فراموش مكن. همسرم! مى رويم تا سلاح به دست گرفته و به صدّاميان بفهمانيم كه ما مرد جنگ هستيم و از جنگ نمى هراسيم و اگر با خونمان سيلى را جارى سازيم جلوى تجاوزگر را خواهيم گرفت. ما كه از شهيد بهشتى ها و دكتر چمرانها و رجايىها بالاتر نيستيم. « اگر كشته شويم پيروزيم و اگر بكشيم باز هم پيروزيم» هدف و راهمان حقّ است و راه خداست. شما همچون رزمندگان، شعار جنگ جنگ تا پيروزى را فراموش نكنيد و به متجاوزان بفهمانيد، خوابهايى كه براى براندازى اسلام و مسلمين ديده بودند بهگور خواهند برد. يك نصيحت نيز به ضدّانقلابيون داشته باشم و آن اين كه: آيا وقت آن نرسيده كه بيدار شده و نقاب انقلابى نما بودن را از چهرهى خود برداشته به انقلابيّون واقعى بپيوندند؟!
اى آنهايى كه به عمق و عظمت اين انقلاب واقف نيستيد! اى آنهايى كه هنوز درك نكرديد، انقلاب خودخواهى و خودپسندى را نفى مى كند، بياييد براى رضاى خدا، چهرهى منافقانه را از خود برچينيد و به انقلاب صدمه وارد نكنيد و كمى به انقلاب بينديشيد و به دستورات رهبر عمل نماييد و اين را بدانيد كه، اين انقلاب درختى است كه جوانهى آن بايد با خون ما برويد، خونى كه ملّتها را از بند بدبختى، رها مى كند. خونى كه مستضعفان جهان را از بند ظالمين، رها مى كند، خونى كه اسلام را آبيارى مى كند. فلذا چرا از جانفشانى و ريختن خون دريغ كنيم؟! چون مكتب ما اسلام است و كتاب ما قرآن و آموزگار ما امام حسين(ع). مگر نمى بينيد كه چگونه خونهاى پاك سپاهيان اسلام در سنگلاخها و كوهها و تپّههاى كردستان به زمين ريخته مى شود و جان عزيز و پرافتخارشان توسّط خلقهاى در بند گروههاى وابستهى آمريكايى گرفته مى شود؟! و يا در سرزمين و بيابانهاى گرم و سوزان خوزستان و يا كوهستانهاى غرب كشور، جوانان عزيز اسلام در خون مىغلتند و به شهادت مى رسند، ولى دشمنان كوردل اسلام، به هر نحوى مى خواهند پيام واقعى اسلام ناب محمّدى به گوش جهانيان نرسد. امّا تو اى مادر عزيز و پرافتخارم! تو را به معبودت، الله و به كتابت قرآن و به معصومين و به عزيزترين عزيز امّت ( حضرت امام ) و به قاطعترين چهرهها ( پاسداران اسلام ) و به جهاد و مبارزه در راه حقّ، قسم مى دهم كه بدون هيچگونه ناراحتى و با احساس غرور و همچنين با عجز و ناتوانى در پيشگاه قادر يكتا، بگو خدايا اين هديه ناقابلى بود از ما، به لطف و كرمت بپذير. اى خداى يگانه! تو مى دانى كه جهت حركتهايمان به سوى تو بوده و آنچه كه انجام دادهايم و از هيچ آغاز كردهايم نه به منظور دسترسى به مال و متاع پست دنيوى بوده، بلكه براى آن بوده نشانههاى دينت كه از بين رفته توسّط رهبرى امام امّت خمينى كبير و با پيروى از او، مسأله ولايت و امامت احيا گردد و مقرّرات و دستورات فراموش شدهى الهى، دوباره برپا گردد.
خداوندا! به عنوان يك بندهى حقير و كوچك از تو مى خواهم ( تقاضاى عاجزانه دارم ) كه در زمان حاكميّت كامل اسلام در آينده؛ يعنى، زمان حكومت امام زمان مهدى(عج) حتّى براى يك بار و يك لحظه هم كه شده، ديدگانم را باز كن. كه اين نه براى راحتى و لذّت دنيا، بلكه براى ديدن حكومت مستضعفان بر روى زمين، كه خود در قرآن وعده فرمودى و عظمت و قدرت تو را در نابودى كفر مشاهده كنم و عاشقانه تو را عبادت كنم.
امّا سفارشى دارم به برادران و خواهران انجمن اسلامى، و آن اين است كه، شما اى عزيزان، مستقيماً به سوى معبود حركت كنيد كه باعث سعادت و خوشبختى شماست. و وظيفهاى كه شما در قبال ترويج دين اسلام در محل داريد، واقعاً سنگين است. انسانهايى كه در سر كوچهها ولگردى مى كنند، وظيفهى شماست كه آنها را به سوى خطّ مستقيم هدايت كنيد و راه راست را به آنها نشان دهيد تا چگونه زيستن و چگونه مردن را بفهمند. از كجا آمدهاند! و به كجا خواهند رفت؟ در آن زمان است كه در پيشگاه خداوند يكتا سربلند خواهيد بود چراكه ديوانهاى را جهت اهداف الهى تان و براى رسيدن به انسانيّت، عقل سالم بخشيدهاى. عقل سالم لازم است تا ما را به سوى انسانيّت حركت دهد و براى حركت اين چنانى، خودشناسى لازم است چرا كه در حديث آمده است:
« مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ » هر كس خودش را بشناسد، پروردگار خودش را خواهد شناخت.
فلذا تا ما خودمان را نشناسيم؛ يعنى، انسانيّت خودمان را نفهميم، خداى خود را نخواهيم شناخت و در صورت شناخت خود خداى خويش را خواهيم شناخت و آن وقت است كه ولگردى را از سر كوچهها رها مى كنيم و كتاب خدا را سرمشق خود قرار مى دهيم تا ما را به سوى معبود، به سمت نور الهى حركت دهد. بله، نياز عالى انسان، بايد در جلسات مذهبى برآورده شود.
مگر در سر كوچهها نياز عالى انسان برآورده خواهد شد؟! در نتيجه برادران عزيز، حركتتان شب و روز بايد آنچنان برق آسا باشد كه جوانهاى محل را بتوانيد بهتر به سوى معبود خويش دعوت كنيد. چرا كه رسالت سنگينى بر عهده داريم و بايستي به نحو احسن برآورده شود تا در برابر خداوند يگانه سربلند باشيد. چون كه پست و مقام و رياست براى ماها مطرح نيست، آنچه كه براى ما مطرح است اسلام است و قسط وعدالت غير از اين چيز ديگرى نمى باشد. بله ما همه عاشق خداييم و به قول شهيد عزيز آيتالله دكتر بهشتى ما شيفتگان خدمتيم و نه تشنگان قدرت، اگر اين چنين دفاع كردن و شهيد شدن مدّنظر باشد، دلم مى خواهد صدبار هم كه شده به شهادت برسم تا بتوانيم نيمى از دِين خود را ادا كنم و به دشمنان بفهمانم كه اگر بدنم را به جاى فشنگ و خرج توپ به كار گيرند، راضى نيستم زير بار ظلم و ستم بروم.
اى دشمن نفهم، ما را بكشيد كه « شهادت ما، تزريق خون بر پيكر اجتماع است.»
در خاتمهى وصيّتنامه، از همه التماس دعا دارم و تقاضاى عاجزانه دارم كه هر كس، حقّى بر گردنم دارند مرا ببخشند و گرنه نزد شهداى عزيز شرمنده و خجالت زده خواهم بود. اميدوارم كه حقير را ببخشيد و از بازماندگان مى خواهم در شهادتم، كه اميدوارم در راه خدا بوده باشد، صبر نموده و بى تابى نكنيد و به گونهاى رفتار كنيد كه اسوهى ديگران باشيد و از دوستانم مى خواهم جهت شادى روحم با بسيج محلّه و سپاه و غيره… همكارى مستمر داشته باشند و برايم قرآن بخوانند و از فرزندانم كه در فراغ پدر بى تابى مى كنند دلجويى كنند و هيچ وقت امام عزيز را با عملتان تنها نگذاريد. امام عزيز، فرو ريزنده كوه عظيم استعمار و بيدار كنندهى دلها و چشم اميد مستضعفين جهان است و اى برادران انجمن اسلامى و بسيجيان! از شما تقاضاى عاجزانه دارم كه من وقتى شهيد شدم، شب اوّل تا صبح پيش من بمانيد و دعا و قرآن بخوانيد. چرا كه من از توپ و از تانك و از تكّه تكّه شدن بدنم نمى ترسم بلكه از آنچه كه مى ترسم، فشار قبر است. فلذا بدين جهت از شما چنين خواهشى دارم و اميدوارم خواهش مرا بپذيريد. به اميد ديدارمان در جهان آخرت.
« والسلام على من اتّبع الهدى »
دعا براي امام
خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى(عج) خمينى را نگهدار
از عمر ما بكاه و بر عمر رهبر افزاى
رزمندگان اسلام پيروزشان بگردان
ظهور حجّتت را نزديكتر بگردان
6 خرداد 1365 بندهى حقير خدا صالح نجف زاده ( اسدى )
بنياد شهيد و امور ايثارگران قائمشهر/
نظر شما