وصيت نامه سردار غريب؛ شهيد عقيل مولايى
يکشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۱۸
شهيد عقيل مولايى فرزند حجت اله در سال 1332 در خانواده اى مذهبى و كشاورز چشم به جهان گشود. بصورت شبانه موفق به تحصيل و اخذ مدارك ديپلم گرديد و وارد مركز تربيت معلم شد و در عمليات كربلاى 5 به شهادت رسيد
نويد شاهد مازندران، بسم الله الرّحمن الرّحيم
وصيّت نامهى شهيد حاج عقيل مولايى
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان
السّلام عليك يا ابا عبدالله
« رَبَّنا اَفْرِغْ عَلَينا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَانْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرينَ. »
« خدايا ما را صبر و بردباري عنايت فرما و گام هاي ما را ثابت و استوار گردان و بر كافران
پيروز بدار. »
اينجانب عقيل مولايى معلّم، مسؤل بسيج ثارالله قراخيل و عضو شوراى انجمن اسلامى محل، پيرو روحانيت. خطّ امام بوده، وابسته به هيچ گروهى نمى باشم. بندهاى از بندگان خدايم كه دراين موقعيّت حساس در جبهه حق عليه باطل مشغول نبرد با كفّار مى باشم. شايد سعادت نصيبم گردد. تجربهاى از روند حركت انقلاب و خطرى كه آن را تهديد مى نمايد به اطلاع حزبالله مى رسانم:
انقلاب اسلامى ايران به رهبرى مرجع تقليد شيعيان جهان و اسوهى مقاومت و تقوى؛ يعنى، «حضرت آيت الله العظمى امام خمينى » با يارى خدا مرحله نخست پيروزى را با بيرون راندن شاه جنايتكار برداشت. تا به حال آمريكا و اقمارش توطئههاى گوناگونى را جهت براندازى جمهورى اسلامى تدارك ديدهاند كه مكرشان را خدا نقش برآب كرد. (كودتاها حمله نظامى، دولت موقّت بازرگان، بنى صدر خاين، گروههاى التقاطى و جنگ تحميلى ) امّا خطرى كه از همه آنها خطرناك تر هست و امروز انقلاب اسلامى ما را تهديد مى كند، رخنه فرصت طلبان و گرفتن پستهاى كليدى توسّط آنها و كنار زدن و دلسرد كردن نيروهاى مخلص و مؤمن و مستقل مى باشد. بعضى از مسؤوليتهاى مهم به اهل آن سپرده نشد و افرادى با ظاهرى انقلابى و اسلامى امانتهاى الهى را غصب نمودند، كه داراى روحيّهى تملّقگرى و چاپلوسى و بله قربان گويى مى باشند و بالعكس افرادى مستقل و مخلص كه چنين حالاتى ندارند با انگ و برچسبهاى مختلف كنار زده مى شوند.
آنهايى كه امتحان خود را در كوران انقلاب و در مقابله با منافقين و ليبرال و حضور در جبههها و شهيد دادنها پس دادند، در مقابل افراد فرصت طلب كه تا ديروز كنار نشسته بودند فقط نق مى زدند، امروز ادّعاى ميراث خوارى انقلاب را مى كنند، و از هر موقعيّت و تريبونى و وسايلى كه در اختيار دارند، براى كوبيدن و منزوى كردن طرف مقابل استفاده مى نمايد مسأله مهم و وجهى تمايز اين توطئهى خطرناك با توطئههاى ديگر اين است كه با حربهى طرفدارى از اسلام و ولايت فقيه و روحانيّت استفاده مى شود. خصوصيّات مجريان اين توطئه بدين شرح است: خود محورند و معتقدند هر چه آنها مى گويند، درست است. مصالح شخصى را بر مصالح اسلامى ترجيح مى دهند، چشم ديدن افراد مستقل را نداشته، با قشر جوان حزب الله و انجمن اسلامى و بسيج دل خوشى ندارند در انتخاب افراد و دادن مسؤليتها روابط و چاپلوسى و بله قربان گويى به جاى ضوابط ملاك مى باشد. اطرافشان را افرادى امثال بى تفاوتها و تازه انقلابى ها و سرمايه داران و آنهايى كه از انقلاب ضربه خوردند، گرفتهاند. از كوچك ترين ضعف رقيب، براى كوبيدن او استفاده مى نمايد و به راحتى انگ و برچسب مى زنند.
اما ما! را انگ ضدّ ولايت فقيه مى زنند، در حالى كه امروز به فرمان ولى فقيه، اين پيروان واقعى ولايت فقيه، جبههها را پر كردند و شهيد مى شوند و از شرف و اسلام دفاع مى كنند ما را مخالف روحانيّت و توطئهگر مى خوانند، در حالى كه براى دفاع از مقام روحانيّت در مقابل اهانتهاى منافقين و ليبرالها سرهاى ما شكست. درست هست كه مسألهى مهم و اصلى جنگ هست، ولى اين جريان خزنده با آگاهى از اين موقعيّت حساس مشغول مهره چينى و به دست گرفتن پستهاى حساس مى باشند و....
و شايد قلب عزيز و مهربان شما هم از اين موضوع آزرده باشد. امّا امّت منتظر است تا شما لب باز كنيد و اين فرصت طلبان و خود محوران و رفاه طلبان و غاصبان به ناحق امانت الهى را بزير بكشند و امانتها را به اهلش بسپارند اگر خداى ناكرده اين توطئه؛ يعنى، كنار زدن نيروهاى مستقل و مخلص و پيروان واقعى ولايت فقيه و جايگزين نمودن، به وسيلهى افراد متملّق و چاپلوس به ظاهر انقلابى و اسلامى عملى گردد.....
خدايا! پروردگارا! به اميد تو و به رضاى تو در راه تو قدم نهادم و از تو مىخواهم دراين راه ياريم كنى و اميدوارم ( در اين مسير الهى تشويقهاى دوستان و تهديدهاى دشمنان، مرا از مسيرم منحرف ننمايند.) خدايا! خدايا هزار بار شكر گزارم در عصرى زندگى مى كنم كه مرجع تقليدم پرچمدار نهضت در جهان هست كه امروز نداى آشناى حماسه محمّد(ص)به على(ع) و حسين(ع) و زهرا(س) از حلقوم اين اسوهى تقوا شنيده مى شود. على(ع) و حسين(ع) را در چهرهى او مى بينم، او آيينه تمام نماى فرهنگ محمّدى است. او به اسلاميّت مسلمانان ايران و جهان روحى تازه دميده.اى خداى بزرگ! عمر امام عزيز، اين مرجع تقليد شيعيان جهان را به درازى آفتاب بگردان. پروردگارا! خدايا به وجودت يقين دارم و نصرتهاى تو را در نگه دارى اين انقلاب لمس نمودم «ماجراى صحراى طبس، كودتاى نوژه، مسأله قطب زاده، شريعتمدارى، گروهكها، بنى صدر خائن، جاسوسخانه آمريكا، باند مهدى هاشمى ها و امروز جنگ تحميلى» همه انشاءالله بهحول قوّهى الهى با نصرت تو به نفع اسلام تمام شده و انشاءالله مى شود. لذا با شناخت به راهم، كه راه سرور شهيدان حسين بن على(ع) هست ادامه مى دهم كربلاى امروز را در جبهههاى نور عليه ظلمت مى بينم. اراده نمودم تا خود را به صف حسينيان برسانم. دست از زن و پنج فرزندم كشيدم، زندگى دنياى پوچ را رها كردم و سبك بال ( اى خدا ) بسوى تو پرواز مى كنم، تا شايد بتوانم با لبيك گفتن به مرجع ام و رهبرم و مُرشدم دل او كه دل امام زمان هست از خودم راضى و تكليفم را پيش خدا انجام دهم. چون معتقد به قيام روز قيامتم، دنيا را محل آزمايش و بيرون رفتن از دنيا را بيرون رفتن از جلسه امتحان مى دانم.
خدايا! پروردگارا تو خود در اين امتحان مرا قبول بفرما.
خدايا چنان كن سر انجام كار تو خشنود باشى و مــا رستگار
و امّا، پيامى به ملت ايران:
ملت شهيد پرور ايران! شعارِ ما اهل كوفه نيستيم امام تنها بماند را از ياد نبريد.
امّت حزبالله! قرص و محكم به راهتان ادامه دهيد و فرمان امام عزيز را بدون چون و چرا انجام بدهيد كه بدون شك فرمان امام زمان(عج) هست لحظهاى از ياد خدا غافل نشويد، و از تهمتها و برچسبهاى نارواى اين و آن دست از انقلاب برنداريد.
انقلاب همچون موجى هست كه جنازهها را كنار مى زند همان طورى كه تا به حال بنى صدرها، رجوىها شريعتمدارىها و كيانورىها و… كنار زده شدند. امروز حزب الهىها با توجّه به اين كه در ادارات و در اجتماع در دادن مسؤليتها به آنها ظلم مى شود رنج مى برند. امروز حزبالله مظلوم هست امروز نود درصد از برادران حزبالله كنار زده شدند هيچ مسؤلى نمى تواند در جمع بگويد. من طرفدار بسيجى هستم و عملاً هم بتواند اين را ثابت كند. اگر بگويد و دنبالش برود و نانش قطع يا از مسؤليت كنار زده مى شود.
اما حزب الله مقلّد، اينها را فرع قضيه مى داند. خون جگر مى خورد و حرفش را چون مولايش على(ع) داخل چاه مى گويد امامش را تنها نمى گذارد. دولت مكتبى، دولت برخاسته از متن ملّت، حزبالله مى داند امام عزيز ما از امام زمان(عج) دستور مى گيرد دير يا زود اين كسانى كه با حزبالله در گيرند و مانع رشد و كار حزبالله مى شوند انشاءالله باز هم با رهنمودهاى اين پيرجماران و حضور در صحنه امّت حزبالله انشاءالله، آنها رسوا خواهند شد.
امّا از مردم شهيد پرور قراخيل مى خواهم مرا عفو كنيد. فرزندان اين محل را كه همان بچّههاى بسيجى هستند را حمايت كنيد.
خدايا! همه مشكلات را تحمّل كرديم. در جمهورى اسلامى به جرم طرفدارى از امام و انقلاب اسلامى و بسيجى بودن و ضدّ منافق بودن و ضدّ ضدانقلاب بودن به زندان رفتيم. امّا باز هم امام را تنها نگذاشتيم. بفرمان او به استقبال مرگ رفتيم و اين مسايل را در صدراسلام هم داشتيم، كه با ياران پيامبر اكرم(ص) چگونه بر خورد مى كردند. امروز ما هم تحمّل خواهيم كرد، چون ياران اماميم و ياران اسلاميم.
خدايا! اگر نداشتم و نداريم كسى را كه در اين دنيا جلوى اين غاصبان بعضى از مسؤوليتها، اين ميراث خواران خون شهدا را بگيريم، چون مثل من زياد هستند كه شربت شهادت را نوشيدند و اميدواريم در قيامت تقاص خون شهدا را از اين ميراث خواران خون شهدا بگيريم.
برادران عزيز، امّت حزب الله! هيچ وقت قصدم تضعيف دولت نيست، تا پاى جان بايد از جمهورى اسلامى دفاع كرد. برادران عزيز! با حمايت خود مى توانيم دست اين دولت عزيز را باز بگذاريم، تا بيشتر بتواند به درد حزبالله برسد.
از برادران بسيجى و حزب الهى مى خواهم: دست در دست هم كنار خانوادههاى معظّم شهدا تا پاى جان از انقلاب اسلامى دفاع كنند ضمناً اينجانب عقيل مولايى فرزند مرحوم حجّت الله متولد 1332 ساكن روستاى شهيد پرور قراخيل مقلّد امام و مسلمانم وابسته به هيچ گروه و حزبى نبوده و نيستم اين جمله آخر را براى دوست نمايانى كه، براحتى به دوستشان انگ و برچسب مى زنند عرض كردم.
انشاءالله خداوند به همهى ما توفيق خدمت گزارى به جمهورى اسلامى عنايت بفرمايد. باز هم از همه مردم شهيد پرور قراخيل مى خواهم كه در مراسمهاى مذهبى عزيزان شركت كنند و برادران بسيج قراخيل را تنها نگذاريد، كه اينها فرزندان شما هستند. اينها جگر گوشگان شما هستند. دير يا زود از پيش شما با بدنهاى پاره پاره خواهند رفت. كارى نكنيد كه روز قيامت در پيشگاه اينها خجل باشيد همه شما را به خدا مى سپارم. به عنوان كسى كه شهادت در راه خدا را آگاهانه انتخاب نمودم و با دادن خون خود به راه اسلام مى خواهم اين وصيّت نامه را تكثير و در اختيار مسؤلين قرار بدهند و يك نسخه آن را به دست امام عزيزم برسانيد.
در خاتمه جهت شادى روح شهداى اسلام، شهداى جنگ تحميلى، جهت شادى روح شهداى عزيز و گلگون كفن روستاى شهيدپرور قراخيل و براى شادى اموات خودتان و براى آمرزش گناهان من درجهت شادى روح اين بنده حقير سر پا تقصير حمد و سورهاى قرائت بفرماييد.
بنيادشهيدوامورايثارگران قائمشهر/
نظر شما