شهید ایرج سورکی آزاد؛
نوید شاهد مازندران، شهيد ايرج سوركی آزاد فرزند صادق در تاريخ 1328 در شهرستان سورك ديده به جهان گشود.در سن هفت سالگی به مدرسه رفت و در طول تحصيلات ابتدايی از شاگردان ممتاز بشمار ميرفت،در سال 1347 ديپلم خود را در رشته رياضی اخذ نمود و بعللی در كنكور دانشگاه شركت ننمود و به خدمت سربازی رفت
بخاطر عمليات والفجر 1 در جبهه ماند
نوید شاهد مازندران، شهيد ايرج سوركی آزاد فرزند صادق در تاريخ 1328 در شهرستان سورك ديده به جهان گشود. از كودكى روحيه اى به وسعت درياهاى بيكران داشت، هنگاميكه بيش از هفت يا هشت سال نداشت با جسته كوچك و لاغرش تن به سخت ترين و مشكل ترين كارهاى كشاورزى و دامپروری كه در خور مردان زورمندی بود ميداد و با اين مهارت و قدرتی كه در اين راه از ممارست و تكرار بدست آورده بود تعجب و تحسين همگان را بر می انگيخت.
در سن هفت سالگی به مدرسه رفت و در طول تحصيلات ابتدايی از شاگردان ممتاز بشمار ميرفت، بعد از پايان دوره ابتدايی وارد دبيرستان شد و ذوق و استعداد زائد الوصف خود را در اين مرحله تحصيل نيز نشان داد و از چهره هاى سرشناس در سطح شهر ساری شده بود.
در سال 1347 ديپلم خود را در رشته رياضی اخذ نمود و بعللی در كنكور دانشگاه شركت ننمود و به خدمت سربازی رفت. دوره سربازی فرصتی مناسب برای ايشان بود تا با تفكر و تعمق و مطالعه بيشتر درباره حيات انسان و فلسفه آفرينش و .... راه خود را در زندگی انتخاب نمايد و عشق به خداوند تمامی وجودش را در بربگيرد در اين دوران بود كه عاشق ندای (فادخای فی عبادی وادخلی جنّتی) پروردگارش شد و تا آخر لحظه حياتش در اين مسير گام برداشت كه به پيروزی ابدی نائل آمد.
بخاطر عمليات والفجر 1 در جبهه ماند
شهيد در سال 1349 خدمت سربازی را به پايان رسانيد و در همان سال در امتحان ورودی شركت نكا چوب پذيرفته و طی دوره ای دوساله بعنوان تكنسين صنايع در شركت نكا چوب بكار مشغول گرديد و در سال 1354 تشكيل خانواده داد كه حاصل اين پيوند چهار فرزند پسر ميباشد در همين دوره بود كه فعاليتهای مبارزاتی ايشان اوج بيشتری گرفت و بارها ساواك او را تحت نظر و مراقبت شديد قرتر داد و چندين بار او را به سازمان اطلاعات احضار كرد. در تابستان 1354 در كنكور سراسری دانشگاهها شركت نمود و در رشته مكانيك دانشگاه علم و صنعت پذيرفته شد و در دوره دانشجويی فعال  بود و لحظه ای از مبارزه با رژيم دست بر نميداشت و تا اينكه روز هفده شهريور سال 57 به همراه سيل عظيم جمعيت در ميدان ژاله سابق (شهدا) فرياد استقلال، آزادى، جمهوری اسلامى را سر داد كه در اثر تيراندازی مزدوران رژيم پايشان مورد اصابت گلوله قرار گرفت و زخمی شد كه تا آخرين روزهای شهادتش اين زخم همچنان بر پايش باقی بود.
در بهمن 57 با پيروزی انقلاب اسلامی در پاسداری های شبانه و تشكيل كميته سهم بسزايی داشت. شهيد از همان ابتدای پيروزی انقلاب در نبردی دائم با گروهكهای منافق بود و بعد از تعطيلی دانشگاه در سال 1359 و شروع انقلاب فرهنگی شهيد علاوه بر فعاليت در چندين ارگان و نهادها به كار كشاورزی نيز می پرداخت. از تاريخ شروع جنگ تحميلی او چندين بار تقاضای اعزام به جبهه را نمود ولی شركت نكا چوب به دليل نياز مبرم ايشان را دعوت به ماندن در كارخانه ميكرد كه بالاخره در دی ماه 1361 هنگاميكه امام عزيز رفتن به جبهه ها را واجب كفايی اعلام فرمودند او ديگر لحظه ای درنگ را جايز ندانست و عاشقانه به جبهه ميعاد معشوق خويش شتافت و سرانجام در تاريخ 22 فروردين 1362 در حاليكه مدت ماموريتش در جبهه تمام شده بود و ميبايست برگردد ولی بخاطر عمليات والفجر 1 در جبهه ماند و با شركت خود در اين عمليات حسين زمان را ياری نمود و خون پاكش را نثار اسلام عزيز نمود.


مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده