بدانيد كه شهدا خون خود را هديهى اين انقلاب كردند
دوشنبه, ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۳۳
نويد شاهد مازندران، شهيد سيد مرتضى موسوى شيخ فرزند ميرشجاع در سال 1334 در روستاى «شيخ گلى» از توابع شهرستان قائمشهر چشم به جهان گشود. با وجود مشكلات فراوان توانست ديپلم خود را بگيرد و بعد از انقلاب وارد سپاه شود. در مرحله دوم عمليات فاو بر اثر تركش خمپاره در تاريخ 2 ارديبهشت 1365 به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
نويد شاهد مازندران،وصيّت نامه شهيد سيّدمرتضى موسوى
« وَالْعَصْرِ اِنَّ الْاِنْسانَ لَفي خُسْرٍ إلَّاالَذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ.»
قسم به عصر نورانى رسول(ص) يا دوران ظهور ولى عصر(عج) كه انسان در خسران و زيان است مگر آنان كه به خدا ايمان آورده و نيكوكار شدند و به درستى و راستى و پايدارى در دين، يكديگر را سفارش كردند. با سلام و درود فراوان بر رهبر كبير انقلاب اسلامى ياور مستضعفان جهان، اميد ملّت ايران، دشمن مستكبران، دوستدار جهادگران، سرور شهيدان جنگ تحميلى، فرزند پيغمبر روح خدا، فرماندهى كلّ قوا، سرور حزبالله، خمينى روح الله و با سلام به رزمندگان اسلام و سربازان امام زمان و با سلام به ارواح طيّبهى شهداى كربلاى امام حسين(ع) و شهداى ايران و با سلام به ملل مسلمان و غير مسلمان جهان و با سلام به روحانيّون متعهّد ايران و با سلام به روان پاك شهدا از صدر اسلام تا به امروز، سلام بر سيّدالشّهدا سرور آزادگان امام حسين(ع)، سلام بر سيّدالشّهدا ايران شهيد دكتر آيت الله بهشتى، سلام بر شهداى محراب.
از آن جايى كه بر خود لازم ميبينم و از آنجايى كه معصومين بر نوشتن وصيّتنامه اصرار كردهاند، اين وصيّتنامه را مىنويسم البته خود ميدانم كه نمى توانم آنطور كه لايق و بايد و شايد است وصيّتنامه را بنويسم ولى هر چه باشد به اندازهى فكر و اندازهى استعداد خود مىنويسم. ابتدا همهى شما را دعوت ميكنم به تقوا و اخلاق نيكو و حسنه.
« اَوْصيكُمْ بِتَقْوا .... » شما را دعوت ميكنم كه تقوا پيشه كنيد كه خداوند تقوا پيشه كنندگان را دوست دارد و اين شهيدان و بهشت رفتگان از همين گروه با تقوايان مى باشند، اين عمل را به همه وصيّت ميكنم. بر همگان واجب مى دانم كه هيچ وقت امام عزيز و خانوادهى شهدا را فراموش نكنند و هر چند وقت يكبار سرى به آنها بزنند. از شما سروران عزيز مىخواهم كه اين سخن امام كه فرموده است: « اين وصيّت نامههايى كه اين عزيزان مى نويسند مطالعه كنيد و فكر كنيد، پنجاه سال عبادت كرديد، خدا قبول كند، يك روز هم يكى از وصيّت نامهها را بگيريد و مطالعه كنيد و فكر كنيد، فراموش نكنيد كه اجر عظيمى دارد.»
نكند بعضى از مادرانى كه فرزندانشان قصد رفتن به جبهه را دارند جلوى آنان را بگيرند، از شما خواهش ميكنم كه جلوى آنها را نگيريد و ناراحت نباشيد بلكه بايد افتخار كنيد كه فرزندانتان راه حسين(ع) را ادامه مىدهند، راه شهداى ما را ادامه ميدهند و جان خود را در اين راه فدا مى كنند. تو مادر! آيا مىتوانى جواب زينب(س) را كه مادر و پدر و همهى عزيزان خود را از دست داد و رنج و سختى فراوانى نيز كشيد، بدهى؟ آيا ميتوانى جواب مادران شهيدانى را كه هنوز جسد مطهّر آنان پيدا نشده در آن دنيا بدهى! پس به خود آييد و مانع راه فرزندان خود نشويد.
اى برادرانى كه در پشت جبهه هستيد، اعم از معلّمان، دانش آموزان، مسؤولان، روحانيّون و فرهنگيان، بدانيد بار سنگينى بر دوش شما مخصوصاً برادران دانش آموز و معلّم هست. بدانيد كه شهدا خون خود را هديهى اين انقلاب كردند تا شعار استقلال آزادى جمهورى اسلامى باقى بماند، شما بايد به كلمهى استقلال جامهى عمل بپوشانيد و بايد درس بخوانيد تا به كشورهاى ديگر خصوصاً ابرقدرتها نيازى نداشته باشيم و مستقل از همه چيز باشيم.
و شما اى برادران معلّم و مسؤول! شما بايد طورى عزيزان را تربيت كنيد كه بتوانند به اهداف مقدّس رهبر انقلاب برسند و بزرگ ترين رسالت را كه ارسال انقلاب است بر عهده بگيرند در راه علم و معرفت كوشا باشيد و قانع به مدرك و غيره نباشيد. امّا پيام من به برادران پاسدار و بسيج و رزمندگان اسلام آنقدر جنگ را ادامه مى دهيم تا حقّ پيروز شود شما برادران عزيز بايد اين جمله را جامهى عمل بپوشانيد و عمل كنيد و كوشش كنيد و دشمن را از بُن بكنيد و از بين ببريد.
ما بايد انقلاب مان را به جهانيان صادر كنيم و با اخلاق خوب و اخلاص و از راه صميميّت پيام انقلاب را به آنان برسانيم.
شهادت يك فوز عظيمى است كه از طرف خداوند براى آنان كه سعادت و لياقت آن را پيدا مىكنند داده مىشود و اميدوارم كه در شهادت من ناراحت نبوده و اصلاً گريه نكنيد.
اى عزيزان من! هيچ وقت ناراحت نباشيد و اگر شهيد شدم خوشحال باشيد زيرا امام گفته است: « شهادت ارثى است كه كه از پيامبران و أئمّه به ما رسيده است.» خانوادهى عزيز دعا و استغفار و رفتن به مسجد براى نماز و تمام مجمعهاى اسلامى را فراموش نكنيد دعا براى امام و پيروزى رزمندگان را فراموش نكنيد. فكر ميكنيد كه اين رزمندگان با چه نيرويى پيروز مىشوند، با زور و اسلحه؟ نه، نه، هرگز، آنان با نيروى ايمان و نيروى دعاى شما و امام و خود رزمندگان است كه پيروز ميشوند. خوب ديگر فكرم به جايى نمى رسد، شما را به خداى بزرگ مى سپارم و آخرين مسأله اين كه در آخر دعا براى سلامتى امام را فراموش نكنيد. دعا براى رزمندگان اسلام را فراموش نكنيد. وقتى بر سر قبرم مى آييد فاتحه بخوانيد امّا گريه نكنيد بلكه براى اسلام و براى امام حسين(ع) گريه كنيد و خرجهاى بيخود نكنيد، بهجاى اين خرجها آن را به جبهه بفرستيد آخرين جمله اينكه مرا فراموش نكنيد و يادتان باشد نماز و روزه تان قطع نشود، توصيه ميكنم كه براى شادى روحم فاتحه بخوانيد و قبر مرا در كنار قبر شهداى محلّهمان يعنى گلزار شهداى شيخ طبرسى دفن كنيد و هميشه روى قبر من گلاب بريزيد تا بوى عطر بدهد. خوب با پدر و مادر و همسر و برادرانم و خواهران و فرزندان: با روى گشاده و پر از لبخند از شما خداحافظى مى كنم تا روز قيامت.
التماس دعا از همهى شماها برادران و خواهران مؤمن و انقلابى.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
« رَبَّنا اَفْرِغْ عَلَينا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَانْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرينَ. »
شهيد سيد مرتضى موسوى شيخ فرزند ميرشجاع در سال 1334 در روستاى «شيخ گلى» از توابع شهرستان قائمشهر چشم به جهان گشود. با وجود مشكلات فراوان توانست ديپلم خود را بگيرد و بعد از انقلاب وارد سپاه شود. در مرحله دوم عمليات فاو بر اثر تركش خمپاره در تاريخ 2 ارديبهشت 1365 به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
مركز اسناد بنياد شهيد قائمشهر/
نويد شاهد مازندران/
نظر شما