شعار "درود بر خمينى" بر روى ديوار مدرسه
سهشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۲۸
شهيد غلامعلى در سال 1355 زمان اوج گيرى انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمينى كه كلاس اول دبيرستان بود، توى مدرسه با گچ روى ديوار نوشت "درود بر خمينى" ولى جرات نكرد بنويسد "مرگ بر شاه" چون هنوز آن خائن بر ايران عزيز حكومت ميكرد.
نويد شاهد مازندران: شهيد غلامعلى رحمانى فرزند محمدعلى در تاريخ هشتم مهرماه سال 1341 در يكى از روستاى شهرستان نكا چشم به جهان گشود. در سن 7سالگى در مدرسه طوسى "نكا" مشغول تحصيل شد و تا سوم ابتدايى را در اين شهر گذراند. بعلت فقر مالى كه در خانواده حاكم بود پدرش او را در مدرسه اى در روستاى پهنه كلا از حومه سارى ثبت نام كرد، تا اينكه پنجم ابتدايى را از آن مدرسه ى روستا اخذ كرد. در سن 10 سالگى يعنى كلاس چهارم ابتدايى بود كه پدر عزيزش را از دست داد. از آن زمان به بعد مادر و برادرش سرپرستى او را بر عهده گرفتند.
در طول زندگى دچار مشكلات و مصائب زيادى بودند ولى اين چيزها نتوانست غلامعلى را از تحصيل و دانش باز دارد. دوباره با مادر خود به شهرستان نكا بازگشت و ادامه تحصيل داد. شهيد غلامعلى در سال 1355 زمان اوج گيرى انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمينى كه كلاس اول دبيرستان بود، توى مدرسه با گچ روى ديوار نوشت "درود بر خمينى" ولى جرات نكرد بنويسد "مرگ بر شاه" چون هنوز آن خائن بر ايران عزيز حكومت ميكرد. مدير مدرسه جلو آمد و به او گفت چه كار ميكنى پسر؟ گفت دارم مى نويسم "درود بر خمينى". مدير مدرسه كمى جلوتر آمد و يك سيلى محكمى به او زد در صورتى كه صورتش سرخ شده بود گفت انشاالله روزى امام خمينى و رهروان راستين او پيروز مى شوند واين مرد ملعون را به زير مى كشند. تا اين را گفت مدير مدرسه سرش را به زير انداخت و رفت.
شهيد غلامعلى در سال 1360 مدرك ديپلم را از دبيرستان هفده شهريور "نكا" اخذ كرد و از آنجا به روستاى محل تولد خود رفت و حدود يكسال در نهضت سواد آموزى بعنوان آموزشيار مشغول كار شد و به برادران بيسواد درس مى داد. در اين مدت علاقه بسيار شديدى به برادران بيسوادى كه در كلاسش درس مى خواندند پيدا كرد و دوست داشت بعنوان يك خادم خدمتگذار آنها باشد ولى سعادت نصيبش نشد و در تاريخ 15 مهرماه 1362 به سربازى اعزام شد و دوران آموزشى را در «عجب شير» گذراند و از آنجا تقسيم شد و به پادگان «حر» در تهران آمد و حدود 45 روز دوره تكاورى را آموزش ديد و در تاريخ 8 اسفندماه 1362 به كردستان و در نوار مرزى بانه مشغول خدمت شد.
تا آن روز نه جبهه را ديده بود و نه صداى شليك توپ و خمپاره را شنيده بود. مزدوران بعثى عراقى با توپخانه آن پاسگاه مرزى را گلوله باران كردند. در كردستان كه بود مى گفت جنگ داخلى كردستان را كه گروهك هاى منحرف و ضد اسلام خلق كردند و به دامان ملت ايران انداخته اند و هر روز بهترين جوانان برومند را شهيد مى كنند مهمتر از جنگ خارجى كه با عراق داريم هست، و سرانجام در تاريخ 30 مردادماه 1363 در سرزمن لاله گون كردستان جان شيرين خود را تقديم جان آفرين نمود.
مركزاسنادبنيادشهيدوامورايثارگران/
انتهاى پيام/
نظر شما