وصیت نامه شهید محمدرضا على زاده+ دستخط

شنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۷ ساعت ۰۱:۲۰

وصيت نامه شهيد

نوید شاهد مازندران مروری دارد بر وصیتنامه شهید محمدرضا علی زاده که در ادامه به آن می پردازد. شهید محمدرضا علی زاده فرزند علیرضا در تاریخ یکم بهمن ماه 1342 در بابل به دنیا آمد. وی در تاریخ هجدهم دی ماه 1363 در جبهه های جنوب بر اثر ترکش خمپاره به سر به درجه شهادت نائل آمد.

نوید شاهد مازندران مروری دارد بر وصیتنامه شهید محمدرضا علی زاده که در ادامه به آن می پردازد؛

شهید محمدرضا علی زاده فرزند علیرضا در تاریخ یکم بهمن ماه 1342 در بابل به دنیا آمد. وی در تاریخ هجدهم دی ماه 1363 در جبهه های جنوب بر اثر ترکش خمپاره به سر به درجه شهادت نائل آمد.

متن وصیت نامه:

با سلام و درود فراوان به رهبر عزیز انقلاب و نماینده صاحب الزمان امید مسلمانان جهان و با سلام به رزمندگان و ایثارگران همیشه در صحنه جبهه های نور علیه ظلمت که همیشه در خط شکن دشمن حاضرند و خون میریزند و شهادت را در آغوش می گیرند.

و سلام ما و درود خدای تبارک و تعالی به شهیدان مظلوم جبهه های غرب و جنوب که مظلومانه شهید شده اند و از هر قطره خون آنها لاله ها دمیده. از خدای بزرگ می خواهم که آن شهادت نصیب من شود و بار گناهی که بر دوش دارم را بردارم.

سلام من به رزمندگان و به کلیه برادران و خواهران حزب الله که پشت جبهه را محکم نگه می دارند و رزمندگان را دعا می کنند، برای آنها آرزوی موفقیت از خدای بزرگ خواهانم. دوست دارم که به جبهه آمده ام و هدف من اسلام و قرآن است و با آنکه بار گناهی که بر دوش دارم و از گناهانم وحشت می کنم همگام و با شهدای کربلا محشور سازد. نمی دانم برای شما از کجا وصیتم را شروع کنم. با آنکه در کردستان مظلوم و رنج کشیده که خاک وجب به وجب خون شهید ریخته و از هر خون آن شهید لاله ها دمیده من چگونه نخواهم انتقام آن شهدا را نگیرم.

برادرم این را بدان که شهادت نصیب هر کسی نمی شود و من افتخار می کنم که شهادت نصیب من شد. تنها آرزوی من این است برادرم، مادرم، من نمی دانم که چگونه آن همه محبتهای شما را جبران کنم ولی نتوانستم. ولی مادر یک راهی است که اگر شهید شده ام شما در پیش فاطمه زهرا(ع) سربلند هستید و در آن وقت من از شما خیلی رازی هستم و شما هم از من خیلی راضی باشید. مادرم آن شیر پاک حلالم کن تنها حرف من این است مادر جان برای من اشک نریزید چون دشمن از ریختن اشک شما می خندد و خوشحال می شود به برادرانم و خواهرانم بگوید که برای من گریه نکنند چون من یک شهیدم و نه یک جوان ناکام برای من گریه کردن فایده ندارد و خدا را خوش نمی آید.