سه‌شنبه, ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۹
نويد شاهد - کتاب «شکوفه‌های درخت نارنج» روایت «زهرا رضایی» همسر سردار شهید «فیض‌الله بابایی» به قلم «علی اکبر خاوری‌نژاد» و پژوهش «مهری کهن روز» توسط انتشارات «سرو سرخ» در 210 صفحه به چاپ رسيده است.
كتاب «شكوفه هاى درخت نارنج»؛ مجاهدت‌های ماندگار همسران شهدا
به گزارش نويد شاهد مازندران، کتاب «شکوفه‌های درخت نارنج» روایت «زهرا رضایی» همسر سردار شهید «فیض الله بابایی» به قلم «علی اکبر خاوری نژاد» و پژوهش «مهری کهن روز» توسط انتشارات «سرو سرخ» در 210 صفحه در سال 1394 به چاپ رسيده است.

اين کتاب «شکوفه‌های درخت نارنج» نمایشی از مجاهدت‌های ماندگار همسران شهدا را در سال‌های دفاع مقدس به تصویر می‌‌کشد.

در بخشى از این کتاب آمده است:
یكی دیگر از خاطرات آن روزها كه هنوز هم علی رغم گذشت آن همه سال به یاد دارم، به پسر بازی گوش همسایه ‌مان مربوط می شود كه به قول معروف، از دیوار راست مثلِ مارمولك بالا می رفت و زمین و زمان از دستش عاصی بودند. پسر همسایه، كم مانده بود زیر چرخ های قطار، خُرد و خمیر شود.

موضوع از این قرار بود كه او هر وقت چیز فلزی میخ مانندی را پیدا می كرد، آن را به دور از چشم مأموران خط، روی ریل‌ها مى گذاشت و آنقدر در انتظار می ماند تا قطار سر برسد تا آن شی را زیر چرخ‌های سنگین قطار، پرس كند و به شكل تیغ و چاقو در بیاورد. دست برقضا، آن روز، بدون آنكه وقت رسیدن قطار را درست محاسبه كند، داشت شیطنت همیشگی‌اش را تكرار می‌كرد كه ناگهان قطار سر رسید و كم مانده بود كه او را زیر چرخ هایش له کند.

پسر همسایه از ترس غش می كند و در كنار ریل های قطار بی هوش می افتد. او را با همان حال به خانه می آورند. آن روزها از دكتر و بیمارستان خبری نبود؛ اگر هم بود، پولش نبود.

در این مواقع، باید خاله ‌باجی‌ها و مشتی خانم های همسایه، با تجربه هایی كه اندوخته بودند، به داد بقیه می رسیدند.
با تجویز یكی از همین‌ها، زنجیر زنگ زده‌ای را در آب انداختند. سپس، بعد از چند بار تكان دادن زنجیر، آبِ به رنگِ زنگ را در حلق پسربچه ریختند. عجیب آنجا بود كه دیدم، پسربچه با اولین قطره‌ فرو رفته‌ آب به حلقش، به هوش آمد. پیرزن باور داشت که در هنگام بروز شوك و ترس، آب حاوی زنگ، معجزه می كند.


انتهای پیام/
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده