نويد شاهد – شهيد «ميرزاعلى ابراهيمى» در وصيت نامه خود مى گويد:«مى خواهم این قطره خون که در رگهای من جاری است در راه اسلام ریخته شود، اول پیروزی بر کافران و بعد شهادت که حق است.» گزيده وصيتنامه اين شهيد بزرگوار را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.

اول پیروزی بر کافران و بعد شهادت که حق است

به گزارش نويد شاهد مازندران، ميرزاعلى ابراهيمى رستمى هفتم شهريور 1339 در رستم كلا از توابع شهرستان بهشهر به دنيا آمد. پدرش شعبان كشاورز بود و مادرش سيده سميه نام داشت. تا پايان دوره ابتدايى درس خواند. از سوى بسيج در جبهه حضور يافت. چهاردهم فروردين 1360 در مريوان هنگام درگيرى با گروه هاى ضدانقلاب بر اثر اصابت تركش به قلب شهيد شد. مزار او در امام زاده محمد زادگاهش واقع است.

متن وصیت نامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
«ان الذین عندالله الاسلام / براستی که دین نزد خداوند اسلام است.»
«و اعتصموا به حبل الله جمیعاً و لاتفرقوا / همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید.»
اینجانب میرزاعلی ابراهیمی همیشه آرزو می کردم که روزی بتوانم این همه حرف بزنم به عمل ثابت کنم که عملی در کار بوده اسلام فقط شعار نیست، بلکه عمل هست و هرگز دوست ندارم که برای خودم کشته شوم، بلکه در راه رضای خداوند که ثابت کنم همچنان که مولایم علی و سرورم حسین (ع) ثابت کردند که بنده خدا هستند.

اول پیروزی بر کافران و بعد شهادت که حق است، اگر کشته شوم یا اگر بکشم باز هم برای نفس پرستی نیست زیرا در راه رضای خداست، زیرا می خواهم این قطره خون که در رگهای من جاری است در راه اسلام ریخته شود.

توصیه می کنم به مادرم که برای مردن من ناراحت نشود، زیرا مردن حق است چه این که در دفاع از مملکت اسلامی کشته شوم. مادرم اگر شهید شدم ناراحت نباش زیرا همانطوری که می دانید صد هزاران شهید و اسیر شده اند و فقط می خواهم گریه نکنی و بقیه برادرانم را تشویق کنی که در راه اسلام ارشاد کنند و اسلام واقعی را تحت رهبری امام خمینی پیش ببریم.

1- مادرم امیدوارم که دامادی من را در لباس سفید و خونین ببینید.

2- برادران ایوب و ابراهیم و همه برادران مجاهد اسلام را فراموش نکنید.

3- خواهران همچون زینب صبر داشته و جشن را در سر قبر من برپا کنید و شادی کنید که به آرزویم برسم.

4- مادر، فراموش نکن همیشه به شما گفته بودم روزی می روم و اگر نروم وظیفه اسلامی را انجام ندادم.

5- به شما توصیه می کنم که هرگز گریه برای شهید نکنید بلکه خوشحال باشید که من در راه کسی که ما را آفرید شهید شوم.

6- برای خواندن نماز برای من نماینده امام در بهشهر حجه الاسلام جباری را دعوت کنید و برای دفن هر جا مادرم پیشنهاد داد دفنم کنید.

7- به پدرم بگويید که خون بر شمشیر پیروز است و هرگز از چشمش آب بیرون نیاید و توصیه می کنم که به پیر مردان و جوانان پیروزی از حرکتش بدهد.

8- به برادرم ابراهیم بگويید که تا می تواند و آنچه از شهید می داند گریه نکند و به دوستان و برادران دیگر امید پیروزی دهد که پیروزی نزدیک است.

9- به پسرخاله ها و دوستان بگويید که راه شهیدان را با فکر و آگاهی تمام ادامه دهند و خط سرخ شهادت را به کسان دیگر معرفی کنید.

10- خدایا شهادت را نصیب همه کن و مردن برای خودم را بیرون کن.

«والسلام» سه شنبه 59/10/16 
28 صفر سال 1401 هـ ق.

 

انتهاى پيام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده