همسر شهید «صادق حبیبی بیزکی» می‌گوید: آنقدر صبور بود که با مقاومت سعی می‌کرد مشکلات خود و دیگران را حل کند، شهادت را دوست داشت و در آرزوی رسیدن به این مقام روز و شب خود را سپری می‌کرد.

به گزارش نوید شاهد مازندران، شهید «صادق حبیبی بیزکی» بیستم شهریور ۱۳۴۷، در شهرستان بابلسر به دنیا آمد. پدرش مراد علی و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. ازدواج کرد. به عنوان سرباز سپاه در جبهه حضور یافت. شانزدهم خرداد ۱۳۶۷، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش، شهید شد، مزار او در گلزار امام زاده ابراهیم زادگاهش به خاک سپرده شد.

آرزوی شهادت را در سر می‌پروراند

چند خاطره از شهید «صادق حبیبی بیزکی»

همسر شهید می‌گوید: ما در یک محل زندگی می‌کردیم با هم همسایه بودیم. او مرد عالی و بی‌نظیری بود. ۱۹ سال سن داشت و بنده نیز ۱۵ ساله بودم تقریباً یک سال با هم زندگی کردیم. در طول این مدت، صداقت، خوش رفتاری، فروتنی و ایمان را در وجود او به جدیت مشاهده کردم. همیشه در سلام و احوالپرسی پیشقدم بود. تمام سعی خود را می‌کرد که از نظر مادیات هیچ کمبودی نداشته باشیم. او بسیار ساده زیست بود و همیشه تاکید می‌کرد که انسان باید به اندازۀ خودش، همه چیز را داشته باشد. آنقدر صبور بود که با مقاومت سعی می‌کرد مشکلات خود و دیگران را حل کند. شهادت را دوست داشت و در آرزوی رسیدن به این مقام روز و شب خود را سپری می‌کرد. روحیۀ خیلی خوبی داشت تنها یک چیز ایشان را اذیت می‌کرد آن هم دوری از خانواده بود.

قهرمان وزن ۴۸ کیلوی مازندران بود

همرزم شهید- بهروز روحی- می‌گوید: روزی در جبهه صادق را دیدم که دراز کشیده، دستانش زیر سرش و به یک نقطه خیره شده بود من هم رفتم کنارش به همان حالت دراز کشیدم چند لحظه سکوت کردم و گفتم: اینجا نیستی به چه چیز فکر می‌کنی؟ چند دفعه سوال کردم تا جوابم را داد که به جا‌های دیگر فکر می‌کنم. گفت قرار است فرزندم به دنیا بیاید. اگر پسر باشد می‌خواهم او را کشتی گیر کنم و برای او سرمایه گذاری کنم تا خودم تمرینش دهم تا پیشرفت کند، چون صادق یک دفعه قهرمان وزن ۴۸ کیلوی مازندران شده بود و همچنین آرزویی برای فرزندش داشت که فکر کنم فرزندش دختر بود.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده