شهید «کیامرث احسانی افراکتی» در وصیت نامه خود می‌گوید: «مادرم! در ورای حجاب پاکت فرزندانی را پرورش دادی که سربازان امام زمان (عج) و نائب بر حقش بودند. زحمات بیست و چند ساله رنج و مشقت خود را یعنی جوانت را به امام و انقلاب و اسلام هدیه کردی.»

به گزارش نوید شاهد مازندران، «سردار شهید کیامرث احسانی افراکتی» در پنجم آذرماه ۱۳۳۵، در شهرستان قائمشهر چشم به جهان گشود. پدرش بابا و مادرش راضیه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند. ازدواج کرد و صاحب سه دختر شد. به عنوان فرمانده گردان ۴۱۶ لشکر ۴۱ ثارلله به جبهه اعزام شد. بیست و یکم دی ماه ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر متلاشی شدن بدن به شهادت رسید. بعد از ۲۵ روز پیکرش را آورند و در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش به خاک سپردند.

مادرم! جوانت را به امام و انقلاب و اسلام هدیه کردی

فرازی از وصیت نامه شهید «کیامرث احسانی افراکتی»:


مادرم! با ریختن خون خود در رکاب حسین (ع) زمان تو را رو سفید گردانم.

با تبریک و تهنیت به تو‌ای مادر!‌ای چادر به سر فریادگر! که سالیان دراز سوختی و در ورای حجاب پاکت فرزندانی را پرورش دادی که سربازان امام زمان (عج) و نائب بر حقش بودند.‌ای که زحمات بیست و چند ساله رنج و مشقت خود را یعنی جوانت را به امام و انقلاب و اسلام هدیه کردی.‌ای خاک پایت بر سر زنان غرب زده و بی حجاب باد.‌ای که در ورای حجاب پاکت قلبی مملو از عشق به اسلام و امام و انقلاب موج می‌زند. آفرین بر تو، من هیچ وقت فرزند خوبی برایت نبودم و اکنون می‌خواهم با ریختن خون خود در رکاب حسین (ع) زمان تو را در پیشگاه فاطمه زهرا (س) و زینب کبری (س) رو سفید گردانم.

خروش انقلاب اسلامی جز با نبردی دائم با قدرتمندان در تمام ملل میسر نیست‌

ای امت حزب الله! دشمن بداند منافقین کوردل، این سر سپردگان غرب و شرق بدانند، منافقان این محله کم و بیش دارند دم درازی می‌کنند، این زمزمه‌های دلسوزانه را راه به جائی نیست، زیرا امت انقلاب ما آماده است تا سلاح برگیرند و به جبهه بروند و از طرفی خروش انقلاب اسلامی جز با نبردی دائم با قدرتمندان و سلطه گران در تمام ملل میسر نیست و باید بدانیم که ظالم و مظلوم، حق و باطل، زشتی و زیبایی، هیچگاه با یکدیگر جمع نمی‌شوند و اگر روزی چنین شد، خدای ناکرده حق و باطل با یکدیگر آمیخته گردد.

آنان که در راه خدا کشته می‌شوند، هیچ ترس و اندوهی از گذشته خود ندارند

خدایا! گناهانم مرا به قدری در تنگنا قرار داده که قدرت تعقل و اندیشیدن و تفکر در راه تو را از من سلب کرده و راهی جز جهاد در راه تو و شستن گناهانم در حمام خون میدان جنگ برای من نیست. آخر تو خود گفته‌ای آنان که از خود هجرت کرده اند و از دیار خویش بیرون شده، در راه خدا رنج کشیدند و جهاد کرده و کشته شدند. همانا بدی‌های آنان را در پرده لطف خود می‌پوشانیم و نیز خود گفته ای، آنان که در راه خدا کشته می‌شوند، هیچ ترس و اندوهی از گذشته خود نداشته باشند.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده