گوش به فرمان امام باشيد
سهشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۰۵
شهيد هادى پژاوند فرزند محمد در تاريخ 27 اسفند ماه 1345 درآمل تولد يافت. ايشان تحصيلات خود را تا مقطع ديپلم ادامه داد و سرانجام در تاريخ 11 دى ماه 1362 در كاويژال كردستان به درجه شهادت نائل آمد.
نويد شاهد مازندران، شهيد هادى پژاوند فرزند محمد در تاريخ 27 اسفند ماه 1345 درآمل تولد يافت. ايشان تحصيلات خود را تا مقطع ديپلم ادامه داد و سرانجام در تاريخ 11 دى ماه 1362 در كاويژال كردستان به درجه شهادت نائل آمد.
كسانيكه در راه خدا كشته شدند مرده مپنداريد، بلكه آنها زنده هستند و در نزد خداى خويش روزى ميخورند.
بنام خدا و بنام او كه همه چيزم از اوست و رفتنم بسوى اوست.
با درود سلام بر منجى انسانيت بت شكن قرن، حامى مستضعفان، دشمن مستكبران، موسى عصر، ابراهيم زمان امام خمينى و با درود بر شهداى صدر اسلام تا شهداى گلگون كفن جنگ تحميلى. با درود و سلام بر تمامى معلولين و مجروحين جنگ تحميلى و با درود و سلام بر امت شهيد پرور ايران بلاخص امت شهيد پرور شهرستان هزار سنگر(آمل).
مادر مهربانم، سلام مرا بپذير و مرا حلال كن، مبادا از فقدان من گريه كنى، مادر جان افتخار كن كه فرزندت در راه خدا به اين مقام پر افتخار نائل گرديدم و اين خبر بايد شما را مثل آنروزى كه ديده به جهان گشودم خوشحال كند تا چشم دشمنان اسلام، قرآن، امام و روحانيت را كور كند. مادرم مثل كوه باش و چون كوه استقامت كن، لحظه اى از نام و ياد خدا غافل نباش. در راه خدا بكوش كه هر چه بكوشى باز كم است. مادرم گريه نكن، بخند و خوشحال باش زيرا من مقلد و مريد امام هم بودم و بعد از شهادتم تا ميتوانيد گريه زارى نكنيد و اما پدر عزيزم اميدوارم كه مرا حلال كنى و ببخشى و با استقامت و صبر و شكيبايى از انقلاب اسلامى دفاع كن، مبادا روحيه خود را ببازى و دشمنان اسلام را شاد كنى و تا آنجا ميتوانى از اسلام و روحانيت دفاع كن مبادا ذره اى براى من اشك بريزى چون باعث ناراحتى من ميشود. تو اى خواهرم زينب زمان باش و در راه خدا مبارزه كن و تا آخرين قطره خونت از اسلام دفاع كن. ولى انتظارى از ملت دارم اين است كه ملى گراها و جبهه منافقين و مشركين و غرب و شرق گراها را شناخته و با آنها مبارزه كنند و نگذارند كه آنها شما را بطرف غرب يا شرق ببرند. اى امت شهيد پرور ايران، قدر اين رهبر عزيز كه جانم به فدايش را بدانيد و به حرفهايش گوش دهيد و سخنانش را مو به مو عمل كنيد. آرى برادرانم من سربازم، سربازى كه از دشتهاى سبز شمال گرفته تا هواى گرمسير خوزستان آمدم كه به جهانيان ثابت كنم كه اسلام فرزندانى دارد كه از مكتبش و ناموسش دفاع كند. بله سربازم، سربازى كه ميخواهد پرچم اسلام را در سراسر جهان به احتزاز در آورد تا با خون خودم اين مزدوران امريكايى را بيرون كنم چون مولاى من على(ع) ميفرمايد ذليل مردان كسانى هستند كه بيگانه اى بر كوچه و خيابان آنها تاخت و تاز كند. من هم امروز فرمايشات مولا و صاحبان ولى عصر(عج) و رهبر كبير انقلاب امام خمينى را تا پاى جان انجام ميدهم چون مكتبى كه شهادت دارد اسارت ندارد. برادرانم بهترين راه، راه خداست پوينده و جوينده اين راه باشيد. از پدر و مادر ميخواهم كه مجلس عزادارى را سنگين نگيرند و هر چه ساده تر برگزار شود. مجلس طورى باشد كه عزادارى نباشد، عروسى باشد و آخر وصيتنامه به پدر و مادر و خواهر و برادران اين است كه انتظار دارم؛
1- در مرگ من ماتم نگيريد، در نظر داشته باشيد برادرانى در كردستان و مكانهاى ديگر با چه وضعى شهيد شدند.
2- هميشه گوش به فرمان امام باشيد و از اين نعمت گرانبهايى كه خداوند نصيب ما كرده حداكثر استفاده را بنماييد.
3- هميشه بياد مستمندان باشيد و برنامه زندگى را طورى تنظيم كنيد كه بجاى نشست و برخاست با افراد منافق و فرصت طلب، با كسانى معاشرت كنيد كه دلسوز انقلاب باشند.
4- هميشه نماز خود را بخوانيد و با خلوص نيت روزه بگيريد(امام خمينى) زكات دهيد امر به معروف و نهى از منكر نمائيد و حجاب اسلامى خود را حفظ نمائيد چونكه حجاب تو اى مادر و اى خواهر كوبنده تر از آن خون من مى باشد. تنها خواهشم اين است كه مرا در امام زاده ابراهيم آمل دفن كنيد. والسلام
مركزاسنادبنيادشهيدوامورايثارگران/
نظر شما