امداد غیبی رزمنده مازندرانی در جبهه
چهارشنبه, ۰۶ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۳۵
همرزم شهید "اسماعیل حاتمی" می گوید: «يك موشك عراقی در نه متری ما افتاده بود که منفجر نشد. گروه تخريب در محل حاضر شدند تا آن را خنثی كنند؛ امّا نتوانستند. اسماعيل گفت: من می خواهم موشك را خنثی كنم. آنها گفتند: با اينكه كار ما چندين سال خنثی كردن موشك است، نتوانستيم؛ شما چطور می خواهيد اين كار را بكنيد؟! ادامه زندگینامه این شهید تخریبچی را در نوید شاهد مازندران بخوانید.
به گزارش نوید شاهد مازندران، شهید اسماعیل حاتمی هفتم تیر 1336، در روستای نجن جار از توابع شهرستان آمل دیده به جهان گشود. پدرش حسینعلی، راننده بود و مادرش فضه نام داشت.
اسماعیل نخستين ثمره زندگی «حسينعلی و فضّه»، و نور چشم اين زوج متديّن و كشاورز بود.دوران تحصیل
اسماعیل، دانش آموز پايه پنجم ابتدایی در دبستان «شهيد علی اصغر فاضلی» فعلی در زادگاهش «درويش خيل» از توابع آمل بود كه بنا به دلايلی، به ترك تحصيل روی آورد و سپس، پيشه جوشكاری و تراشكاری را در پيش گرفت.
دوستش «نعمت الله وسطی» می گوید: «دلبسته به مال دنیا نبود. حافظ دین و قرآن و عاشق عدالت بود. در انجام کارهای تاکتیکی، ابتکار عمل بالایی داشت و همیشه به ما می گفت: پیرو خط امام و ولایت باشید.
حضور در جبهه
اسماعیل در 16 در ماه سال 1360 به عضويت سپاه در آمد. تا سال 1363، بارها به جبهه كردستان عزيمت كرد و به عنوان تک تيرانداز، فرمانده قلّه و تخريب چی، به خلق رشادتهای فراوانی پرداخت.
«نعمت الله وسطی» از هم رزمش می گويد: «زمانی، يك موشك عراقی در نه متری ما افتاده بود که منفجر نشد. گروه تخريب در محل حاضر شدند تا آن را خنثی كنند؛ امّا نتوانستند. اسماعيل گفت: من می خواهم موشك را خنثی كنم. آنها گفتند: با اينكه كار ما چندين سال خنثی كردن موشك است، نتوانستيم؛ شما چطور می خواهيد اين كار را بكنيد؟! در نهايت، اسماعيل رفت و موشك را خنثی كرد. اين كار او واقعاً امداد غيبی بود.»
«توصیه نامه شهید اسماعیل حاتمی»
به شما عزیزان توصیه می کنم که تابع و پشتیبان ولایت فقیه باشید. نماز جمعه و جماعت را فراموش نکنید. ساده زیست باشید و از تجملات دوری کنید. دعاهای توسل و ندبه و کمیل را به پا دارید. دنباله رو روحانیت متعهد باشید و در کارهای خود مسیری را انتخاب کنید که دنیا دوستی در آن نباشد.انتهای پیام/
نظر شما