شهید «محمدتقی اعرافی» در وصیت نامه خود می‌گوید: «خود را گاه در محفل شهدا حس می‌کنم و می‌دانم که چقدر از آن‌ها دور هستم، از آنجا که خدا توفیق عبادت را نصیب‌مان نمود، توفیق شهادت را هم بدهد.»

خود را در درگاه شهدا حس می‌کنم

به گزارش نوید شاهد مازندران، محمد تقی اعرافی دهم آبان ۱۳۳۷، در شهرستان رامسر به دنیا آمد. پدرش قدیر، کشاورزی می‌کرد و مادرش زهرا نام داشت. دانشجوی سال چهارم دوره کارشناسی در رشته متالوژی بود. ازدواج کرد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سوم خرداد ۱۳۶۱، در خرمشهر بر اثر اصابت گلوله به پهلو، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای روستای گالش محله تابعه شهرستان رامسر واقع است.

وصیت‌نامه شهید:

عزم سفر به کربلا

با سلام به خدمت مولایم حضرت صاحب الزمان و درود به خدمت حاج آقا روح الله الموسی الخمینی عزم سفر به کربلا را دارم. ان‌شاءالله که از غافله عقب نیفتم. حداقل خدمتگزار کوچکی در این کاروان حسینی باشم... اگر یادت باشد با هم روضه سید الشهدا و مرثیه می‌خواندیم و گفتیم که مداح اهل بیت باشیم افتخار می‌کردیم که در قافله سالار شهدا که سرور شهیدان آن آقا اباعبدالله الحسین است باشیم.
شاید... دلت بخواهد که مرا از رفتن به جبهه باز داری و کار پشت جبهه را بپسندی، ولی برادر عزیزم خیلی وقتهاست که آتشی در قلبم شعله‌ور شده، آنقدر دلم برای شهدا و دوستانم تنگ می‌شود؛ برای شهید رجائی، استاد شهید مطهری، شهید دستغیب، شهید مظلوم بهشتی، شهید مدنی، شهید علم الهدی، شهید محمدرضا گازر و نظام خلعتبری و دیگر یاران.

خود را در درگاه شهدا حس می‌کنم

خود را گاه در محفل آن‌ها حس می‌کنم و می‌دانم که چقدر از آن‌ها دور هستم. از آن موقعی که سپاه آمدم تا به حال توفیق‌های زیادی جداً نصیب این بنده ذلیل و ضعیف نمود خود نمی‌دانم چطوری جور شد، ولی در این راه خیلی زجر‌ها کشیده خیلی ناراحتی‌ها دیده و اشک ریختم و خواب می‌دیدم که بالاخره خدا توفیق نصیب‌مان نمود. از آنجا که خدا توفیق این عبادت را نصیب‌مان نمود توفیق شهادت را هم بدهد.

آرزوی شهادت

اللهم ارزقنا توفیق الشهاده خالصاً فی سبیلک تحت رایت نبیک مع اولیائک: برایم دعا کن ان‌شاءالله اگر وجودم برای اسلام مفید بود یقیناً شهادتم برای اسلام مفیدتر خواهد بود.
ان‌شاءالله که شهید می‌شوم و خیلی آرزو دارم که به نزد شهدائی، چون دستغیب بروم آنقدر دلم برای استاد مطهری قربانش بروم تنگ شده و آیت الله شهید مدنی و شهید مظلوم بهشتی که در پوست خود نمی‌گنجم. دوست دارم در حرم امام حسین در کربلا دعای کمیل و ندبه بخوانم؛ و خدمت مولا صاحب الزمان باشم با هم دعا کنیم یا حجه ابن الحسن «عجل علی ظهورک» دلم برای دوستانم تنگ شده به امید برنگشتن می‌روم و شهادت، و خیلی ناراحتم از اینکه برگردم.

امام زمان فرمانده ما در جبهه است

من بنا به وظیفه شرعی که امام عزیز، ولایت فقیه زمان بر ما تکلیف نموده به جبهه جنگ اسلام و کفر می‌روم امیدوارم در این زمان که واجب شرعی بر هر مسلمان است که یاری امام زمان حجه ابن الحسن و روح خدا خمینی بت شکن نمایند مگر نه اینکه امام زمان فرمانده ما در جبهه است؟ دوست دارم که خدمت آقا باشم ایشان را زیارت کنم خیلی آرزوی دیدار حضرت را دارم. چه زیبا که در کنار ایشان شهید شوم.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده