شهید «رمضان محمودى» در وصیت نامه خود مى گوید: «پدر و مادر عزیزم به یاد فرزند حقیر خود افتادید و دلتان شکست از روی خاک بگوید:‌ ای خدایی که ابراهیم را در درون آتش حفظ نمودی و‌ ای خدایی که محمد (ص) را از قبیله قریش در امان داشتی این پیر جماران و این قلب تپیده امت اسلام را خطرات دشمنان مصون و حفظ بدار.»

به گزارش نوید شاهد مازندران، شهید «رمضان محمودى» چهارم بهمن‌ماه ۱۳۴۴ در روستاى ملاکلا از توابع شهرستان محمودآباد به دنیا آمد. پدرش یوسف کشاورزى مى کرد و مادرش کلثوم نام داشت. تا دوم راهنمایى درس خواند. او نیز کشاورز بود. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیست و نهم خرداد ۱۳۶۴ با سمت آر پى جى زن در مهران توسط نیروهاى عراقى بر اثر اصابت گلوله به سر شهید شد. مزار وى در زادگاهش واقع است.

قلب تپیده امت اسلام را از اخطارات دشمنان مصون و حفظ بدار

فرازی از وصیت نامه شهید «رمضان محمودى»

بسم الله الرحمن الرحیم
«ان الله اشتری من المومنین انفسکم و اموالهم بان لهم الجنه»
خداوند از مومنین جان‌ها و مالهایشان را می‌خرد و در مقابل بهشت می‌دهد و درود بی پایان به منجی بشریت مهدی (عج) و با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و با درود به تمامی شهدای انقلاب و جنگ بخصوص شهدای دفتر مرکزی و نخست وزیری سخنم را آغاز می‌کنم.

معیار من در حال حاضر امام خمینی است

وقتی مرگ حق است و (کل نفس ذائقته الموت) و تمامی نفوس خواهند مُرد، پس بهترین نوع مردن شهادت در راه خدا می‌باشد. شهادت را انسان انتخاب می‌کند و مُردن بر اساس انتخاب می‌باشد نه مُردنی که بر ایشان تحمیل شود و این بنده سالهاست که خود چگونه مردن را انتخاب کردم که امیدوارم خداوند شهادت را نصیبم کند و چنین است کسانی از مرگ می‌ترسند که از اعمال گذشته خود وحشت دارند، ولی کسی که اعمال نیکو انجام داده باشد امروز دارد هر چه سریع‌تر اعمال درست خود را ببیند و دنیا به منزله محل زراعت می‌باشد و مرگ پلی بین این دنیا و آن دنیا می‌باشد و در این دنیا هر چه زراعت کرده باشد درو می‌کند، و این مطلب را هم لازم می‌دانم که که در وصیت نامه خود بنویسم که با توجه به اینکه خیلی‌ها با مرام‌های مختلف ادعای حق بودن را دارند و لیکن حق یک چیز بیشتر نیست و به نظر من اختلاف سر معیار سر معیار‌هایی می‌باشد و معیار من قرآن و پیغمبر و ائمه و ولایت فقیه و در حال حاضر امام خمینی می‌باشد و جز این نمی‌باشد و شدیداً معتقدم که منافقین با توجه به معیار‌های باطل که دارند تا حق‌ترین و باطل‌ترین کرمک‌های هستند اگر هدایت شدنی هستند خداوند آن‌ها را هدایت می‌کند وگرنه نابودشان کند و معتقدم که دست بدترین دشمن در حال حاضر آلوده به خون بیش از هزاران شهید می‌باشد.
از پدر و مادر عزیز می‌خواهم که هرگز برای من گریه نکنند. چون بالاتر از ما‌ها کسانی بودند که به شهادت رسیدند.

گوش به فرمان امام باشید و جبهه‌ها را خالی نگذارید

پدر و مادر عزیزم به یاد فرزند حقیر خود افتادید و دلتان شکست از روی خاک بگوید:‌ای خدایی که موسی را به وسیله صندوق در رود نیل و بعد در کاخ فرعون حفظ نمودی و‌ ای خدایی که ابراهیم را در درون آتش حفظ نمودی و‌ ای خدایی که محمد (ص) را از قبیله قریش در امان داشتی این پیر جماران و این قلب تپیده امت اسلام را خطرات دشمنان مصون و حفظ بدار.

پیام من به برادران و خواهران حزب الله این است که ذره‌ای آزادی خارج از حد به منافقین ندهند.
در ضمن وصیتی دارم به شما برادران و خواهران و پدر و مادر و فامیلانم که در دعای کمیل و نماز جمعه و راهپیمایی‌ها شرکت کنید. چون که ما در برابر این انقلاب مسئول هستیم شما باید ادامه دهنده راه شهدا باشید و همچنین گوش به فرمان امام بوده و جبهه‌ها را خالی نگذارید.

مادر جان من امانتی بودم که خداوند به شما داده

وصیتی به مادرم، برادران انجمن اسلامی شورای اسلامی دارم که شما رسالت خون شهدا را که مسئولیت سنگینی است به عهده دارید و امیدوارم که این رسالت را به خوبی انجام دهید تا مردم از شما و از انقلاب بدبین نشوند.
مادر اگر چه بگویم فراموشم کن، ولی می‌دانم که این امر برایت امکان پذیر نمی‌باشد. مادر جان من امانتی بودم که خداوند به شما داده و این امانت را هم یک روزی از شما می‌گیرد. مادر جان عمر دنیا کوتاه است بالاخره آدمی یک روز می‌آید و روزی هم از دنیا می‌رود پس چه بهتر که مرگ من شهادت در راه الله باشد، مادر عزیز از زحماتی که در مدت بیست سال با کمال خوشنودی از شما تشکر می‌کنم.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده