جبهه برایش همانند مکه بود
به گزارش نوید شاهد مازندران، شهید «قاسمعلی حسن پور» پنجم آبان ۱۳۴۵، در شهرستان بابل دیده به جهان گشود. پدرش مرتضی و مادرش شکوفه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. ششم مهرماه ۱۳۶۲، در مریوان بر اثر اصابت اصابت تیر مستقیم، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای قادیکلا شهرستان زادگاهش قرار دارد.
چند خاطره از شهید «قاسمعلی حسن پور»:
خواهر شهید: هر وقت به جبهه میرفت بسیار خوشحال بود انگار میخواست به مکه برود با او روبوسی کردم و شهید میگفت: چرا هر وقت من میروم با من روبوسی میکنید من خجالت میکشم. یادمه وقتی عازم رفتن بود به من گفت: خواهر شاید من تو را دیگر نبینم وقتی این را گفت قلبم ریخت و من و بچه هایم را روبوسی کرد و رفت به شوهرم این موضوع را گفتم. او به من گفت: که شهید عید هم با شما روبوسی نمیکرد خجالت میکشید. به دلم افتاد که برادرم دیگر نمیآید و با لبخند از ما خداحافظی کرد.
نماز را در اولویت قرار میداد
برادر شهید: یادم است زمانی که از مدرسه میآمد اول نمازش را میخواند سپس ناهار میخورد و ما به او میگفتیم بیا اول ناهار بخور میگفت اول نماز میخوانم بسیار اهل نماز و قرآن بود و در نماز جماعت شرکت میکرد.
خواهر شهید: آن زمان تمام داییهای ما انقلابی بودند. دایی آمد خانهی ما و کتاب امام را به برادرم داد و گفت تو بگیر و نگهداری کن. شاید منزل ما را بگردند و برادرم کتاب امام را در صندوق خانهی ما پنهان کرد. جنگ که شروع شد کتاب را گذاشت بالای سرش و میگفت که این آقای ما است. ما گفتیم این چه کتابی است. میگفت: اگر به شما بگویم شما خانمها نمیتوانید جلوی دهان تان را بگیرید. ما هم به کسی چیزی نگفتیم تا دو سال مانده بود امام بیاید کتاب در خانهی ما بود.
انتهای پیام/