هدف ايجاد طوفان در وصيتنامه شهيد "سيدمهدى كاظمى"
دوشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۱۳
نوید شاهد - شهيد "سيدمهدى كاظمى" در وصيتنامهاش مىگويد: «طوفـانی برخاست و بـنـیـه ایـن طـوفـان اسـلام بوده و هدف و مقصد این طوفان به سوی الله و این طوفان همه مردم را در برگرفت. خدایا شکــرت که این طوفان و در مسیر این طوفان قدم نهادم و راهی را که در پیش گرفتیم فقط هدفم تو بودی». گزيده وصيتنامه اين شهيد بزرگوار را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.
به گزارش نويد شاهد مازندران، شهيد سيد مهدى كاظمى دهم دى 1339 در روستاى «سوراخ مازو» از توابع شهرستان محمودآباد به دنيا آمد. پدرش سيدمحسن كشاورز بود و مادرش ام البنين نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته انسانى درس خواند و ديپلم گرفت. سال 1362 ازدواج كرد و صاحب يك دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و پنجم خرداد 1364 با سمت فرمانده گردان در هورالعظيم بر اثر اصابت تركش خمپاره به دست و شكم شهيد شد. مزار او در زادگاهش واقع است.
متن وصيتنامه شهيد
بسم الله الرحمن ارحيم
به نام هستی بخش جهان و به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان.
خـدایـا بـه مـا صـبر و اسـتقامت عطا فرما و ما را برقوم کافر پیروز گردان.
با سلام و درود برپایان بخش رسولان حضرت محمد (ص) و باسلام و درود بـر مـنـجـی عـالم بشریت حضرت مهدی(عج) روحی ارواح له الفدا و باسلام و درود برنايب بر حقش حضرت امام.
حكومت
کــلا انــسـان فـطـرتـا موجودی پاک می باشد و اگر مشاهده می کنید که انسان اینگونه نابخود و خطا کار بار می آید مقصر اصلی محیط و جو حـاکـم بـرمـحـیـط می باشد که انسان را اینجوری بارمی آورد، لذا در زمان گذشته هم این جو چنین بود تا انسان را موجودی پست و خوی حـیـوانـی را درآن رشد دهند تا بتوانند با خیال آسوده حکوت کنند به جزعده ای محدودی که از عمل حاکم جور با خبر بوده و چون ایمانی راسخ داشـتـه بـاشـنـد آن خـوی انسانی خود را حفظ کرده و با رژیم هم در ستیز بوده و اکثر آنها در سیاه چالها به سر می برده اند و در همین اثنا رهبری برخاست با ایمان متکی به خدا، مردی برخاست که از همه نظــر کـامـل و در کـلـیه فنون مذهبی و سیاسی مجرب بوده قاطع، بردبار و بدون هیچ لغزشی در قبال تمام استکبار با روحی سازش ناپذیر برخاست تـا اسـلام را دوبـاره روحـی تـازه بـخـشد و تا امت را از منجلاب بیرون آورد و آنها را به انسانیت بودن برگردان و او را برای خدایی شدن سوق داد.
مسير طوفان
طــوفـانـی بـرخـاسـت و بـنـیـه ایـن طـوفـان اسـلام بوده و هدف و مقصد این طوفان به سوی الله و این طوفان همه مردم را در برگرفت و عده ای به نامی مخالفت کردند از طــوفــان عظیم بوده و آنها را نابود کرده و از ریشه کنده و با خود به جای فرعون ها و نمرودها برده تا در جوار آنها باشند. خدایا شکــرت که این طوفان و در مسیر این طوفان قدم نهادم و راهی را که در پیش گرفتیم فقط هدفم تو بودی و رضای تو و از تو مـی خـواهم کـه کـمـک و یـاری ام نـمايی و هیچ وقت هم مرا به خودم وامگذار که اگر لحظه ای به خودم برگردم دیگر تو میدانی که سر از کجا در بیاورم.
خـدایــا شـکـرت کـه توفیق خدمت کردن به دینت را پیدا کردم و امیدوارم که این خدمت ناچیزم مورد درگاهت واقع گـردد و از تو ســپــاسـگـزارم که توفیق شرکت کردن در عملیات را دادی تا بتوانم باری از دوشم و بلکه ملاکی برای روز قـیـامـت پـیدا کنم و از تو می خواهم که نیت مرا خالص گردانی بدون هیچ گونه عجب و ریا و هدفم تو باشی.
اهميت وحدت
در آخـر از کـلـیه مردم می خواهم که یار امام باشند و اختلافات جزيی را که دشمن با هر وسیله می خواهد بزرگ بکند و به اصطلاح می خواهد از گاه کوه بسازد بگذراند و با هم وحدت و یگانگی داشته باشند که یک از ارکان پیروزی ما در همین مسئله می باشد و خـصـوصا جنگ را در سرلوحه برنامه های خود قرار دهید وهیچ گاه آنرا از یاد نبرید و همیشه به یاد جنگ و به رزمندگان باشید و یـاور آن ها باشید چه با جانهایتان و چه با مالهایتان.
خون شهدا
درضـمـن از بـرادران پایگاه شهید دهقان می خواهم که فعالیت خویش را گسترده تر کنند و زیربار مسئولیت بروند تا احساس مسئولیت کنند، به خدا ما وارث خون هزاران شهید و شهدای گمنام و مفقدالاثر می باشم و باید در روز قیامت در جلوی آنها جواب پس بدهیم آنها با مـا اتـمـام حـجـت کرده و بارسنگینی را بر دوش تک تک ما نهادند و مايیم که باید حافظ خون شهدا باشیم و از خداوند بزرگ می خواهم که اجـر و صـواب ایـن خـدمـتشان را در دفتر اعمال آنها ثبت و ضبط نماید و آرزوی توفیق عبادت خدمت کردن در او امر دینی از خداوند بزرگ مسـئلت دارم.
پدر و مادرم صبور باشيد
ای پدر و مادرم می دانم که برایم زحمتهایی کشیده اید و مرا یاری کرده اید که در جبهه ها مشغول خدمت بـاشم و امیدوارم که شما درجلوی امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) شرمنده نباشید و از شما عاجزانه تقاضای طلب عفو رحمت را دارم و در عزای من گریه نکنید و صبور باشید که خداوند با صابران است و اجر و صواب را به شما عطا خواهد کرد از کلیه برادران و یگانه خواهرم می خواهم که مرا ببخشند و همیشه برای رضای خدا کار کنند و خدا را هیچ وقـت فـراموش نکنند امام را هم تنها نگذارید و جنگ و جبهه را از یاد نبرید و فرزندانتان را به سبک اسلامی تربیت نمايید وهمیشه مواظب اعمال آنها باشید تا دشمن روی آنها سرمایه گذاری نکند تا روی آنها کار کند.
پیام رسان خون من و فکر و عقیده ام باشی
ای هـمـسـرم از تو تشکر می کنم که همیشه مشوق من بودی در رفتن به جبهه هیچ وقت هم مانع رفتن من به جبهه نمی شدی و اول زندگی شیرین خویش متحمل گرفتاری هاى زیادی شدی و امیدوارم که در روز قیامت با حضرت زینب محشور شوی و از تو می خواهم که همچون حضرت زینب پیام رسان خون من و فکر و عقیده ام باشی و در اول جنازه ام حرکت کن و سلاحم را برگیر و بـه دشـمـنـان نشان بده که اگر سلاحی برافتاد هیچ روی زمین نمی ماند و در روز تشییع جنازه ام حتما سخرانی کنید تا به دشمن بفهمانید کـه از پـیـش مـقاوم تر و استوارترند و در حرکتتان هیچ گونه لغزشی در قدم هایتان وارد نشده و در ضمن از کلیه مردم حزب الله محلمان و از کـلـیـه عـــزیزان و دوستان و فامیلان و آنهایی که بر گردن من حقی دارند عاجزانه تقاضا دارم که به بزرگی خودشان مرا مورد عـفـو و آمـرزش خـویـش قرار دهند و از ایـن بنده حقیر و معاصی بگذرند.
در پایان مرا در قبرستان محله مان دفنم نمایید، کنار شهید رمضان حـسـیـن زاده، و در حدود 4 ماه روزه بده کارم، چون در جـبـهـه بـوده و غـذای آن را به جا آورید و کـتـابـهایم را به کتابخانه انجمن اسلامی روستا «سوراخ مازو» هدیه کنید و چیزی هم دیگر با خود ندارم و امید وارم که خداوند همگی ما را بـیـامــرزد و هـمیشه نیت داشتیم که زیاد خود را وابسته به این دنیای فانی نکنیم.
«سرباز حقیر امام زمان سید مهدی کاظمی»
والسلام علی من التبع الهدی
مورخه 23 خرداد 1364
شهیدان زنده ان الله اکبر
انتهاى پيام/
نظر شما