وحشت دشمن از صفوف محکم نماز جمعه
به گزارش نوید شاهد مازندران، شهید فتحالله اکبرزاده پنجم مهرماه ۱۳۳۶، در شهرستان آمل به دنیا آمد. پدرش ذکریا و مادرش صغری نام داشت. تا پایان دورهی ابتدایی درس خواند. ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان کادر سپاه در جبهه حضور یافت. ششم بهمن ماه ۱۳۶۰، در جنگل آمل بر اثر اصابت تیر به بدن، شهید شد، پیکر او را در گلزار شهدای پپین امام زاده قاسم شهرستان زادگاهش به خاک سپرده شد.
دوران کودکی
در سال ۱۳۳۶ در روستای «کمانگرکلا» از بخش «دابو»ی آمل چشم به هستی گشود و کاشانه «ذکریا و صغری» را غرق شادی ساخت. «فتحالله» کودکی برخاسته از دامان پدر و مادری متدیّن و سختکوش بود که از راه کشاورزی، به کسب روزی حلال میپرداختند. دانشآموز پایه ششم ابتدائی در روستای «دهکلا» بود که به خاطر عدم توانمندی مالی، ترک تحصیل کرد.
وحشت دشمن از صفوف محکم نماز جمعه
بعد از مدتی کار کردن در قصّابی، جهت خدمت سربازی، راهی تربت حیدریه شد. او در این ایّام که با بحبوحه انقلاب مقارن شده بود، اعلامیههای امامخمینی را در مشهد توزیع، و در راهپیمائیها شرکت میکرد.
«یدالله» از خلقوخوی برادرش اینگونه میگوید: «با تخصصهای ویژهای که در کار فنّی داشت، کمککار دیگران بود؛ بهخصوص افراد بیبضاعتی که توان مالی چندانی نداشتند. به بزرگترها، بهخصوص پدر و مادر، بسیار احترام میگذاشت. هرگز در حضورآنها پایش را دراز نمیکرد یا فرزندش را در آغوش نمیگرفت. متواضع بود و با حجب و حیا. او در برابر مشکلات، صبور بود و در گفتار، صادق. همیشه میگفت: در نماز جمعه شرکت کنید؛ چرا که دشمن از صفوف محکم نماز جمعه وحشت دارد. در حفظ اسرار بسیار میکوشید.» رانندگی، بنّایی و برقکشی ساختمان، ازجمله کارهای او به شمار میرود.
نحوه شهادت
فتحالله بعد از پوشیدن جامه پاسداری، به واحد عملیات طرح جنگل آمل پیوست؛ و عاقبت، او در ۶ بهمن ۱۳۶۰، در غائله آمل به شهادت رسید؛ و سپس با بدرقه همسرش «حوّا تیرزاد» و یادگارانش «صادق و فاطمه»، در گلستان شهدای کمانگرکلا آرام گرفت.
انتهای پیام/