شهید «محمدحسین طاطیان» به روایت برادر
به گزارش نوید شاهد مازندران، شهید «محمد حسین طاطیان» هجدهم آبان ۱۳۳۹، در شهرستان بهشهر دیده به جهان گشود. پدرش قربانعلی، کارگر بود و مادرش صدیقه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سی ام فروردین ۱۳۶۴، با سمت فرمانده در پاسگاه ترابه عراق بر اثر اصابت ترکش به شکم و پا مجروح شد و هجدهم اردیبهشت همان سال در بیمارستان قائم مشهد به شهادت رسید. پیکر او را در گلزار شهدای بهشت فاطمه زادگاهش به خاک سپردند. برادرش محمد حسن نیز به شهادت رسیده است.
در تقویم جمهوری اسلامی، پنجم مرداد سال ۱۳۶۷ به عملیات افتخار آفرین مرصاد نامگذاری شد؛ آخرین عملیات رزمی جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی هشت ساله، با این تفاوت که این بار نیروهای دشمن از جنس عراقی نبودند، بلکه ایرانیانی بودند که در قالب نیروهای شبه نظامی موسوم به ارتش آزادی بخش ملی، تحت رهبری مجاهدین خلق، با حمایت صدام به مرزهای ایران حمله کرده بودند. عملیات مرصاد در پاسخ به عملیاتی به نام فروغ جاویدان انجام شد. شهید «محمد حسن طاطیان» یکی از ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید استان مازندران و اهل شهرستان «بهشهر» است که به مروری بر خاطرات این شهید والامقام همزمان با سالروز شهادتش میپردازیم.
از مبارزه با منافقان جنگلهای آمل تا عملیات مرصاد
روایت زندگی محمد حسن را این بار از زبان برادرش علی طاطیان بازنشسته آموزش و پرورش را در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد مازندران مرور میکنیم، او میگوید: محمد حسن پیش از شهادت خودش، طعم شهادت برادر بزرگترش را در عملیات طریق القدس به خوبی لمس کرده بود به همین دلیل هیچ وقت دست بردار جبهه نبود.
وی ادامه میدهد: محمد حسن در سال ۱۳۳۷ به دنیا آمد و هنگام شهادت متاهل بود و ۲ فرزند دختر از خودش به یادگار گذاشته است. برادرش اینگونه تعریف میکند که در خانه کارگری به دنیا آمدیم پدرم هفت فرزند داشت که دو شهید تقدیم انقلاب کردیم، دو نفراز فرزندان پدرم دختر هستند.
وی با بیان اینکه شهید محمد حسن به دلیل شرایط سخت خانواده از ۱۲ سالگی در یک مغازه تا زمان حضور در سربازی کار میکرد و به نوعی کمک کار پدر و مادرم بود، ادامه داد: تجربه حضور در سربازی دوران طاغوتی را داشت، اما هیچ وقت به رژیم ستمشاهی خدمت نکرد. به دلیل برخوداری از تناسب اندام مناسب به عنوان نیروی گارد جاویدان انتخاب شد و در منطقه لویزان تهران دوره آموزشی را طی کرد به محض شروع انقلاب و دستور امام راحل مبنی بر فرار سربازان از پادگانها فرار کرد. اما در پادگان مورد غضب نیروهای شاهنشاهی قرار گرفت و پس از شناسایی توسط عوامل رژیم زندانی شد.
علی طاطیان در ادامه توضیح داد: محمد حسن در زندان هم به صورت جدی تحت شکنجه قرار گرفت و آثار آن حتی تا زمان شهادت در بدنش دیده میشد. از آنجایی که یک نیروی انقلابی ماندن در زندان شاهنشاهی را برای خودش خسارت میدانست در آذر ماه سال ۵۷ از فرصت استفاده کرده و از زندان فرار کرد و مبارزات انقلابی خویش را با حضور در گرگان پیگیری کرد و یکی از عوامل اثرگذار در حادثه پنج آذر این شهر شد.
وی گفت: با پیروزی انقلاب اسلامی که به مراد دلش رسیده بود علاقمند بود که خدمت سربازیاش را به اتمام برساند و در ۲۳ بهمن سال ۵۷ در شهربانی بهشهر مشغول کار شد و مابقی دوران سربازی را در کمیته به پایان رساند و با توجه به آموزشهای لازم و مناسب که دریافت کرد جذب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.
وی تصریح کرد: از آنجایی که انسان وظیفه شناس و پرکاری بود و دنبال گذراندن امورات نبود هر جایی که احساس میکرد نظام و انقلاب به او احتیاج دارد با جان و دل حضور پیدا میکرد. هنوز تب و تاب شروع انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ نخوابیده بود که قائله ترکمن صحرا و موضوع جنگلهای آمل و سر و صدای حضور منافقان در خطه شمال به گوش رسید. از آنجایی که شهید محمد حسن در حوزه نظامی آموزش دیده بود و از طرفی هم دغدغه انقلاب و نظام را داشت بیکار ننشست و در قائله ترکمن صحرا و پاکسازی منطقه شمال از وجود منافقان نقش اثرگذاری داشت. با توجه به اینکه نیروهای انقلاب اسلامی در اوایل انقلاب نیاز به آموزش مناسب در حوزه نظامیگری داشتند محمد حسن به عنوان مسئول آموزش پادگان المهدی چالوس حضور پیدا کرد. حضور در عملیاتهای مختلف از جمله قائله کردستان، حضور مستمر و جدید در بحث آزادسازی حلبچه و عملیات والفجر هشت از دیگر خدمات شهید طاطیان است.
شکنجه تا بریده شدن زبان از حلقوم
برادر این شهید عملیات مرصاد گفت: منافقین کوردل درست بعد از اعلام آتش بس فکر میکردند که میتوانند کار ناتمام صدام را در کشور به اتمام برسانند و اقداماتی را در منطقه اسلام آباد آغاز کردند و در همین راستا محمد حسن به همراه سید محمد کسمائی و چهار نفر دیگر ماموریت داشتند که اقدامات شناسایی را انجام دهند، این چهار رزمنده در ساعت پنج صبح در کمین دشمن قرار گرفتند و اسیر شدند. در دوران کوتاه اسارت به شدت شکنجه شدن تا جاییکه زبانش را از حلقومش جدا کردند و به دلیل شکنجه بسیار شدید پیکرش به راحتی قابل شناسایی نبوده است.
وی گفت: با وجود شهادت در تاریخ پنجم مردادماه سال ۶۷ حدود ۱۳ روز بعد و در تاریخ ۱۸ مردادماه، پیکرش از طریق دیگر بردار ما شناسایی شده و برای خاکسپاری به بهشهر منتقل شده است.
برادر شهید طاطیان با تاکید بر این که محمد حسن همواره نسبت به مردم و مسئولان دغدغه و حرفهای زیادی برای گفتن داشت، به وصیت نامهاش اشاره کرد و اظهار داشت: این شهید فرماندار نظامی شهر حلبچه عراق نیز بود.
حفظ اسلام، انقلاب و اطاعت از ولایت فقیه دغدغه شهید طاطیان
وی گفت: تنها دغدغهاش برای حضور در دفاع مقدس حفظ اسلام و انقلاب و اطاعت از ولایت فقیه بوده است.
وی ادامه داد: در بخشی از وصیت نامهاش اشاره کرده بود که از روحانیون انقلابی و دلسوز اسلام و انقلاب حمایت کنید، خواستار جانبداری همه جانبه از ولایت فقیه بود و اعتقاد داشت که اگر ولی فقیه در کشور تنها بماند کشور به بند استعمار و استکبار کشیده میشود.
وی گفت: محمد حسن در وصیت نامه اش از مسئولان انتظار داشت که به اختلافات دامن نزنند و اگر مسئولان به وظایف خویش به درستی عمل کنند، مردم همیشه پای کار نظام و انقلاب اسلامی ایران هستند.
انتهای پیام/