جهت لبیک به فرمان امام به جبهه اعزام گردید
به گزارش نوید شاهد مازندران، نورعلی امامی کفشگری بیستم دی ۱۳۴۰، در در شهرستان قائم شهر چشم به جهان گشود. پدرش یوسف علی کشاورز بود؛ و مادرش گلشن نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. چهارم خرداد ۱۳۶۱، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ به شهادت رسید. پیکر او را در روستای کفشگر کلا تابعه زادگاهش به خاک سپرده شد.
مشارکت در فعالیتهای سیاسی و مبارزه با رژیم آمریکایی شاه
مشکلات مالی و نیاز خانواده، شهید را واداشت که در حین تصحیل در دوره راهنمایی به شغل خیاطی روی بیاورد، او بسیار زودتر از همسالان خود پای به عرصه جامعه گذاشت و روی آوردن به فعالیتهای اجتماعی گذارد و از همین رو در حالی که هنوز به نوجوانی نرسیده بود در فعالیتهای سیاسی و مبارزه با رژیم آمریکایی شاه مشارکت جست و در راهپیمائی و جلسات دوران انقلاب حضور فعال داشت.
به توزیع نفت و ارزاق عمومی میپرداخت
بعداز پیروزی انقلاب اسلامی، شهید بزرگوار امامی در کمیتههای کوچک محلی به کار توزیع نفت و ارزاق عمومی به صورت افتخاری میپرداخت. انقدر به رعایت حق الناس عنایت داشت که حتی از امکاناتی که توسط خود شهید توزیع میگردید، خانواده اش محروم میماندند بعد از تشکیل انجمن اسلامی محل وشکل گیری و سازماندهی بسیج محلات از نیروهای فعال و کوشای انجمن اسلامی وبسیج محل محسوب میگردید. لبهای متبسم و روی گشاده او بر محبوبیت او میافزود.
روحیه مقاوم و خستگی ناپذیری داشت
روحیه مقاوم و خستگی ناپذیرش از او چهرهای دوست داشتنی در اذهان تداعی نمودبعد از شروع شیطنتهای منافقین و اوج فعالیتهای آنان، شهید بزرگوار تمامی تلاش خود را برای مقابله با این گروههای ضد انقلاب به کار بست. از ملاحظهی عوام فریبی آنان به شدت به خشم میآمد و به آگاهی جوانان فریب خورده میپرداخت. با دوستان بسیار مهربان بود و با دشمنان انقلاب اسلامی و گردنکشان به رهبر و مرادش، حضرت امام خمینی (ره) با شدت و حدّت برخورد مینمود.
جهت لبیک به فرمان امام به جبهه اعزام گردید
پس از آغاز جنگ تحمیلی و سخنرانی امام (ره)، کفن بر تن کرد و با اولین گروه اعزامی، به کردستان روانه گردید و پس از سه ماه مبارزه بی امان با گروههای ضد خلق به محل زندگی مراجعه کرد. سپس برای انجام خدمت مقدس سربازی به جنوب اعزام گردید. پس از اتمام خدمت هم جهت لبیک به فرمان امام به جبهه اعزام گردید و در درگیریهای تن به تن و سنگربه سنگر و رشادتهای زیادی از خود نشان داد و یک تنه اسرای زیادی از مزدوران عراقی را پس از فتح سنگرهایشان به عقبه انتقال داد.
نحوه شهادت
بعد از یک ماه و نیم حضور در جبهه جهت مرخصی میاندوره به زادگاهش امد. پس از چند روز متوجه آغاز عملیات فتح المبین میشود و قید استفاده از بقیه مرخصی را زده و از تمام اقوام طلب حلالیت کرد و به منطقه برگشت. شهید که همزمان با آغاز پاتکهای دشمن برای باز پس گیری مناطق خود به منطقه رسیده بود یک دم آرام و قرار نمیگیرد و با آرپی چی که در شلیک آن مهارت ویژهای کسب کرده بود به شکار تانکها و خودروهای نیروهای بعثی و انهدام مواضع و سنگرهای دشمن میپردازد. در تاریخ چهار خرداد ماه ۶۱ در منطقه ام الرصاص، شهید وقتی نیروهای اسلام را در محاصره تنگاتنگ دشمن دید، با وجود آن که آتش دشمن آنقدر شدید و گسترده بود و کسی فرصت انجام کوچکترین حرکتی را نداشت، آر پی چی را بر دوش گرفت از جان پناه خارج شد و خود را به بالای خاکریز رساند و یک تنه به شکار تانکهای دشمن مشغول شد. بعد از دقایقی، دشمن که ضربه سنگینی از شهید خورده بود، با شلیک خمپاره به سمت موضع شهید روحش را از بدن پاکش جدا کرده و شهید چشم به دنیای جاودانگی گشود.
انتهای پیام/