شهید «علی ماندگار عباس زاده مرزبالی» خواهرانش در خصوص رفتن او به جبهه مخالفت می‌کردند که تو زن و بچه داری و نباید بروی او در پاسخ خواهرانش می‌گفت: همان کس که مرا به وجود آورد، از این‌ها نیز مواظبت و نگهداری می‌کند.

همان کس که مرا به وجود آورد، از خانواده ام نیز مواظبت می‌کند

به گزارش نوید شاهد مازندران، علی ماندگار عباس زاده مرزبالی نوزدهم آبان ۱۳۲۹، در شهرستان بابل به دنیا آمد. پدرش نامدار و مادرش بیگم نام داشت. فوق دیپلم گرفت. ازدواج کرد. به عنوان بسیج در جبهه حضور یافت. هشتم تیرماه ۱۳۶۵، در مهران بر اثر اصابت ترکش خمپاره، شهید شد. مزار او در گلزار پایین مرزبال زادگاهش واقع است.

دوران تحصیل

شهید علی ماندگار عباس زاده در نوزدهم آبان ۱۳۲۹، در روستای پایین مرز بال بابل دیده به جهان گشود. او سومین فرزند خانواده بود. پس از رسیدن به سن مدرسه مشغول به تحصیل در سنگر علم و دانش شد و مقطع ابتدایی را در زادگاهش با موفقیت سپری کرد. برای ادامه تحصیل به شهر بابل رفت و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. بعد از دیپلم، خدمت سربازی را در مشهد سپری کرد. پس از آن به دانش سرای ساری رفت و ادامه تحصیل داد. مدرک کاردانی رشته علوم تجربی را کسب و به عنوان معلم مشغول به تدریس شد. وی فردی مؤمن، متدیّن، شاداب و صادق بود و به پدر و مادرش احترام خاصی می‌گذاشت.

به اسلام و قرآن اهمیت زیاد می‌داد

مهدی عباس زاده برادر شهید می‌گوید: «برادرم به خواندن قرآن و انجام واجبات اهمیت می‌داد. همیشه به ما توصیه می‌کرد که درس بخوانیم و به دنبال علم باشیم. آرزویش بزرگ شدن فرزندانش در راه صحیح و درست، تحصیلات عالی آن‌ها و پیشرفتشان در مسیر اسلام و قرآن بود.»
شهید عباس زاده در سال ۵۷ یعنی در ۲۷ سالگی با دختر عمه اش ازدواج کرد که ثمره این ازدواج ۵ فرزند، ۳ دختر و ۲ پسر می‌باشد.

بسیار مردم دوست و با تقوا بود

گلین یاور زاده همسر شهید می‌گوید: «شهید، تمام اخبار جبهه و جنگ را از تلویزیون نگاه می‌کرد و همیشه می‌گفت:‌ای کاش مجرد بودم تا می‌توانستم همیشه در جبهه باشم. او به حجاب اهمیت زیادی می‌داد و من نیز به خواسته او احترام می‌گذاشتم. به دیگران اگر در مسایلی مشکل داشتند، کمک می‌کرد. بسیار مردم دوست و با تقوا بود و به قولش عمل می‌کرد.»

همان کس که مرا به وجود آورد، از خانواده ام نیز مواظبت می‌کند

شهید علی ماندگار عباس زاده عاشق امام بود و هر چه امام می‌گفتند با جان ودل می‌پذیرفت. هر ماه علیرغم پرجمعیت بودن خانواده اش، مقداری از حقوقش را صرف کمک به جبهه و رزمندگان می‌کرد.
همسرش می‌گوید: «خواهرش در خصوص رفتن او به جبهه مخالفت می‌کردند که تو زن و بچه داری و نباید بروی. او در پاسخ خواهرانش می‌گفت: همان کس که مرا به وجود آورد، از این‌ها نیز مواظبت و نگهداری می‌کند.»

فضل الله قلی پور دوست شهید می‌گوید: «شهید عباس زاده وقتی ازسرکار به منزل می‌آمد، خودش را به مسجد می‌رساند و در ساخت مسجد، و یا جمع آوری پول برای تکمیل آن کمک می‌کرد. او روحیه انتقاد پذیری بالایی داشت و بیشتر از این که شعار دهد، عمل می‌کرد.»

عضو فعّال بسیج بود


وی عضو فعّال بسیج بود و در کار‌های فرهنگی مسجد و برگزاری برنامه‌های مذهبی و راهپیمایی‌ها حضوری فعّال داشت. این معلم شهید چندین بار همراه با گروه جهادی برای کمک رسانی و بازدید از مناطق جنگی غرب و جنوب کشور به جبهه اعزام شد.

نحوه شهادت

آخرین بار در سال ۶۵ به منطقه رفت و در منطقه عملیاتی کربلای (۱) در شهر مهران به آرزو و خواسته دیرینه اش که رسیدن به وصال یار بود، رسید و در هشتم تیرماه ۱۳۶۵ بر اثر ترکش خمپاره به سوی حق شتافت. پیکر مطهرش توسط مردم شهید پرور بابل تشییع و در آرامگاه زادگاهش مرزبال به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده