همیشه در سلام کردن به کوچکترها پیشدستی میکرد
به گزارش نوید شاهد مازندران، پرویز پیرچورتی دهم شهریور ۱۳۴۲، در شهرستان رامسر به دنیا آمد. پدرش ابوالحسن، کشاورزی میکرد و مادرش گلستان نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. به عنوان بسیجی خدمت میکرد. پانزدهم خرداد ۱۳۶۱، در جنگل دالخانی زادگاهش توسط نیروهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در روستای طالش سرا تابعه همان شهرستان واقع است.
کبوتر خواهرشهید می گوید:
چون خواهر بزرگش بودم همیشه به من میگفت: «آبجی! تو برای من خیلی زحمت کشیدی. مادر همیشه سر باغ بود، شهر بود تو هم خواهری کردی هم مادری.»
زن داداش شهید انیس میگوید: آخرین مرتبه که میخواست برود با خوشحالی خداحافظی کرد ما میخواستیم پشت سرش آب بریزیم گفت: «آب نریزید من فردا شب میآیم» که فردا شهید شد.
همیشه در سلام کردن به کوچکترها پیشدستی میکرد
علی محمد فاضل دوست شهید میگوید: یک از ویژگیهای بارز شهید این بود که همیشه سعی میکرد اول خودش به کوچکترها سلام کند، نمیگذاشت کسی اول به او سلام کند. گفتم چرا نمیگذاری من که کوچک ترم، به تو سلام کنم؟ میگفت: «یکی از ویژگیهای مسلمانان و و پیروان امام این است که همیشه سعی کند خودش به کوچکترها سلام کند.
مادر شهید میگوید: یک روز شهید رفت به سپاه خبر داد که منافقین در جنگل هستند. آنها به او هزارتومان پول دادند. گفتم عجب آتشی به جان ما انداختی؟ گفت: «مادر چرا آنقدر ترسو هستی» آن روز که میخواست برود منزل منافقین را پیدا کند رفت سرابن به پدرش هم نگفت که به این خاطر آمدم پدرش گفت تو که ماست و پنیر نیاوردی برای چی آمدی؟ گفت: «آمدم به تو سر بزنم»
انتهای پیام/